استادیار زبانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
چکیده: (7796 مشاهده)
در دو دهۀ اخیر رویکردهای مختلفی در تبیین ساختواژه سربرآوردهاند که گاه تفاوتهای بنیادی با یکدیگر دارند. از آن میان، صرف توزیعی، در تقابل با نظریههای واژهگرا، برآن است تا تحلیلی همگون از ساخت سازههای مرکبی مانند کلمه، گروه و جمله بهدست دهد. براین اساس، پژوهش حاضر میکوشد تا با بررسی مرکبهای ترکیبی زبان فارسی و بهویژه تمرکز بر اشتقاق صفتهای فاعلی مرکب این زبان، این فرضیه را تأیید کند که در ساختواژۀ این کلمات که مانند جمله در نحو شکل میگیرند، دو عنصر دستوری نمود و زمان حضور دارند. برای این منظور، پس از معرفی مبانی صرف توزیعی، ساخت جملات ساده در این چارچوب نظری تحلیل میشود و در ادامه استدلال میشود که همین ساختار و سلسلهمراتب فرافکنهای واژگانی و نقشی، درون ساختار صفتهای فاعلی مرکب نیز یافت میشود. بدینترتیب، این تحلیل بر پایۀ ملاحظات نظری و شواهد تجربی ارائهشده، نتیجه میگیرد که الگوهای توصیفی دستور سنتی در بازشناسی صفتهای فاعلی زبان فارسی چندان کارآمد و دقیق نیستند و برای مثال، جفتهایی همچون «درسخوان» و «درسخوانده»، فارغ از اینکه از ستاک حال یا گذشته ساخته شدهاند، هر دو تعبیر فاعلی دارند و تنها در ارزش مشخصۀ زمان و بود یا نبود گروه نمود کامل در ساختار درونیشان متفاوتاند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1394/9/1