1- عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فرانسه و لاتین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران ، d_basanj@sbu.ac.ir
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده: (10431 مشاهده)
یکی از اهداف نقد، ازجمله نقد ساختارگرایانۀ متون در ادبیات را، میتوان ردیابی اجزای موجود در متن و تحلیل آنها برشمرد. از سوی دیگر، در علم زبانشناسی نگاه سمازیولوژیک مبتنی بر حرکت پردازشی - خوانشی از فرم به طرف معنا در متن است.
مطالعات ساختارشناختی بر آثار ادبیات فارسی کمشمار نیستند؛ اما کماکان نیاز است ارتباط بین رویکردهای نقد ادبی و روشهای تحلیل زبانشناختی تبیین شود. این پژوهش در نشان دادن روند پیدایش معنا در یک پیکرۀ مطالعاتی در زبان فارسی تلاش میکند. با این پرسش که چگونه، در نگاهی سمازیولوژیک، اجزای فرمی پیکرۀ مطالعاتی، به تنهایی، در ارتباط با هم و نیز با نگاه به مفهوم انسجام در چارچوب متن یک شکلبندی معنایی را بهدست میدهند. داستان کوتاهِ
«چند روایت معتبر دربارۀ عشق» نوشتۀ مصطفی مستور، پیکرۀ مطالعاتی این پژوهش است. هدف این مطالعه، مشاهدۀ روند شکلبندی متن و معنا در داستان کوتاه مستور با تکیه بر رویکرد ساختارگراست. از مهمترین نتایج این بررسی، نمایاندن معانی نهفته در متن با استفاده از روش سمازیولوژیک و رویکرد ساختارگراست. آنجا که فراز و فرود یک احساس رمزآلود درونی و عشق، از پسِ ساختارهای متن (واژگان، آواها، جملهبندی و روایتسازی) و تحلیل آنها، تا حد زیادی نمایان میشود.
واژههای کلیدی: ساختارگرایی، شکل، معنا، رویکرد سمازیولوژیک، مصطفی مستور.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان انتشار: 1398/11/10