1- دانشجوی دکتری زبان شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- دانشیار زبان شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان ، ایران
چکیده: (5209 مشاهده)
در این جستار، رفتار قید در جملات سادۀ فارسی بر پایۀ اصل لایهایبودن ساختار بند در دستور نقشوارجاع بررسی میشود. در دستور نقشوارجاع عناصر معنایی لایهها را میسازند و عملگرهای آن عناصر نحویاند که به توصیف لایهها میپردازند. هرلایه عملگرهای خاص خود را دارد و ترتیبی میان عملگرهای هرلایه و لایههای مختلف حاکم است. در این نظریه قیدها عملگر محسوب نمیشوند؛ اما با عملگرها در تعاملاند؛ بنابراین، انتظار میرود که قیدها نیز متعلق به لایههای مختلف و ایفاکنندۀ نقشهای نحوی متفاوتی باشند. برخلاف تصور دستور سنتی، قیدها نهتنها از آزادی جایگاهی تام در جمله برخوردار نیستند؛ بلکه قائلشدن به تقسیمبندی دوگانۀ قید جمله و قید فعل، که برخی زبانشناسان مطرح کردهاند، کامل نیست و به شق سومی نیاز دارد. درنتیجه، مقولۀ قید در فارسی مشمول اصل لایهای بند و شامل زیرطبقات قیدی بند، مرکز و هسته است.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1396/12/1