1- پژوهشگر واژهگزینی و اصطلاحشناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، ایران.
2- استادیار زبان فرانسه دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. ، nos_hej@modares.ac.ir
چکیده: (10363 مشاهده)
«اصطلاحشناسی» قلمروی بینارشتهای میان رشتههایی همچون زبانشناسی کاربردی، ترجمهشناسی، علوم زبانی، روانشناسی و مهندسی ارتباطات است. در دهۀ اخیر پرسشهای بسیاری در زمینۀ مفاهیم، اصول، ارزشها، چارچوبها و دامنۀ عملکردی این رشتۀ جدید بهوجود آمده است. بنابراین، به پژوهش دربارۀ مؤلفههایی که در تغییر و تکوین نظریههای توصیفی واژهشناسی ـ ازجمله نظریۀ اصطلاحشناسی عمومی ـ مؤثر بوده، بیش از گذشته توجه شده است. مسئله اینجاست که کدام یک از مجموعه مؤلفهها سبب شده تا اندیشمندان از نظریههای عمومی اصطلاحشناسی گسسته و بهسمت نظریههای ارتباطی ـ اجتماعی و شناختی سوق داده شوند؟ به عبارت دیگر، کدام عامل یا مجموعه عوامل در قطع ارتباط نظریههای اصطلاحشناختی واژهمحور و حرکت آنها بهسمت نظریههای قالببنیان نقش داشتهاند؟ بهنظر میرسد تفاوت در واحدهای تشکیلدهندۀ معنا در هر یک از نظریهها و نیز عدم توجه به بافتار و ساختار شکلگیری اصطلاحات علمی و تخصصی در نظریههای عمومی سبب شده است تا هر یک از این نظریهها، مفاهیم و مفروضهای پیشین را به چالش کشد.
این مقاله در نظر دارد تا با نگاه به دلایل پیدایش این نظریهها در بستر تاریخی و نیز با توجه به اصول و مفاهیم حاکم بر آنها، علل زاویهگیری این نظریهها با یکدیگر را بر اساس روابط کارکردی میان کلمه، اصطلاح و نحو توضیح دهد و از این رهگذر موارد قوت و ضعف هر نظریه را بیرون کشد. در نهایت، مطالعههای سببشناختی در روند تکوینی این نظریهها میتواند هم چارچوب نظری مناسبی برای پژوهشگران زبانهای تخصصی فراهم آورد و هم چشماندازی عملی برای سمت و سوگیریهای آتی در گرایش اصطلاحشناسی نظری برای محققان این عرصه مهیا سازد.
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1397/10/21