1- دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
2- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
چکیده: (10016 مشاهده)
رویکرد نشانه ـ معناشناسی گفتمانی است که با دخیل شمردن سوژۀ تنمدار در خلق معنا و تأکید بر ابعاد عاطفی، حسی ـ ادراکی و زیباییشناختی گفتمان، محمل مناسبی برای تحلیل و تأویل متون اعترافی بهشمار میآید. مطابق آموزههای این نگره، کنشگران میتوانند با ایجاد چالشهایی درونگفتمانی و خلق جریانهایی همسو یا ناهمسو به مقاومت یا مماشات با «غیر» برخیزند و به این ترتیب، برای احراز یا بازسازی هویت خویش تلاش کنند. در خاطرات تاجالسلطنه بهمثابۀ نوشتاری اعترافی نیز، سوژه در راستای هویتطلبی و تقلایی مدام برای رهایی از بحران معنا به مرکز ثقلی گفتمانی تبدیل میشود تا بتواند نقش خود را در تعامل و تقابل با غیر ایفا کند. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این پرسش است که موضعگیری سوژۀ گفتهپرداز، چگونه مقاومت یا مماشات او را در مواجهه با قلمروهای رقیب رقم زده و این ویژگیها با اتکا به کدام یک از مؤلفههای نشانه ـ معناشناختی ممکن شده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که سوژه از مجراهای مقاومت از طریق نمادینسازی، قافیهاندیشی، روابط فشارهای و گسترهای و رجوع به وجه پدیدارشناختی حضور، در برابر بحران هویت و معنا به مقابله برخاسته و سرانجام با منقاد شدن در برابر دیگری (بزرگ) راه مماشات پیش گرفته است. در این میان، مقولۀ مکان با گره خوردن به هویت سوژه، کارکردی گفتمانی پیدا کرده و ضمن نمایندگی کردن وضعیتهای گوناگونِ سوژه، به شاخص شدت و ضعف مقاومت و مماشات در این گفتمان بدل شده است.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان و زبان شناسی انتشار: 1396/8/12