استادیار گروه زبان و ادبیات فرانسه، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. ، va_nejad77@yahoo.fr
چکیده: (3470 مشاهده)
تلقی کریستوا از زبان، جسم و سوژه باعث شد وی جایگاه مهمی را در مطالعات ادبی، زبانشناسی و روانکاوی پیدا کند. وی با برداشتهای خود از ذهنیّت و زبان، نگرشِ جدیدی از نشانه، معنا و معنازایی را در بطن سوژه و فرهنگ مطرح ساخت. کریستوا نشان داد که با در نظر گرفتن تاریخ و خودِ سوژه در دگرگونیهای معنایی جهان، زبان صرفاً نمیتواند نظام نشانهایی سوسوری باشد بلکه فراتر از آن به یک نظام پویای دلالتی مرتبط است که سوژه ناطق را در بطن میل درونی، صورتهای ذهنیتی و قلمرو ناخودآگاه نشان میدهد. کریستوا پردازش ساختار «زبان» و سوژه را وابسته به دو ساحت نشانهایی و نمادین (سمبولیک) میداند که در بستر فرآیند معنازایی(signifiance) خودنمایی میکنند. در این مقاله تلاش بر این است به بررسی لایهها و ساختارهایِ معنایی در رُمان خانه اِدریسیها نوشته غزاله علیزاده، نویسنده معاصر ایرانی بپردازیم، سپس به کمک آراء ژولیا کریستوا نمود و قلمرو این دو ساحت «نشانه و نمادین» را که به تولید «معنا» و پویاییِ آن در بستر اَشکال زبانی و نظام درونی روایت منجر میشود، نشان دهیم.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
روان شناسی زبان انتشار: 1399/5/10