1- استادیار گروه زیان و ادبیات فارسی دانشگاه پیامنور، تهران، ایران ، ayoob.moradi@pnu.ac.ir
2- استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانشرق، تهران، ایران
چکیده: (4276 مشاهده)
یکی از عناصر معناآفرینی در ادبیات داستانی، عنصر مکان است. نویسنده از طریق کاستن از معنای ارجاعی و عینی مکان، از این عنصر بهمنزلۀ ابزاری مهم در خلق و تقویت معنای مورد نظرش بهره میجوید. مکان با توجه به میزان عینیت خود، در طیفی از معانی مختلف از ارجاعی تا انتزاعی سیر میکند. مکانهای انتزاعی بهدلیل ماهیت تخیلی و استعلایی خود میتوانند در برخی از انواع ادبی جایگاه ویژهای داشته باشند. این مقاله درپی آن است تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و با رویکرد نشانه ـ معناشناسانه انواع مکانهای ترسیمشده در رمان ملکوت از بهرام صادقی را بررسی کند و ضمن طبقهبندی این مکانها، به این پرسش پاسخ دهد که ابزار مکان تا چه اندازه در خدمت القای معانی مورد نظر نویسنده بوده است. نتایج نشان میدهد بهرام صادقی در رمان ملکوت تلاش کرده است تا با بازآفرینی خلاقانه اسطوره آفرینش، بهشکل ضمنی فضای یأسآلود حاکم بر جامعه در دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332 را در اسطوره یادشده بازنمایی کند. او در مسیر اجرای این خواسته نگاه ویژهای به عنصر مکان داشته است. از همین رو، با استفاده از فضاسازیهای وهمناک و هولانگیز و با بهرهگیری از انواع مکانهای روایی، پدیداری، گردبادی و استعلایی، سرشکستگی، یأس و امیدهای ازدسترفته جامعه را به تصویر کشیده است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
معناشناسی انتشار: 1400/2/7