استادیار گروه زبانشناسی کاربردی، پژوهشکدۀ زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران. ، h.ahadi@ihcs.ac.ir
چکیده: (2916 مشاهده)
بررسی روند رشد زبان و آگاهی فرازبانی کودک ازجمله مباحث اصلی مطرح در اختلالات یادگیری است. برخی معتقدند توانایی زبانی و فرازبانی نقش مهمی در توانایی خواندن کودکان نارساخوان و درنتیجه مشکلات آنها دارد. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی مهارتهای زبانی و فرازبانی کودکان نارساخوان و طبیعی، و همچنین بررسی رابطۀ آنهاست. برای انجام این پژوهش میدانی شانزده دانشآموز نارساخوان و 32 کودک همتای سنی انتخاب شدند و بعد از اجرای آزمونهای رشد زبانی و فرازبانی، نتایج آن ثبت و با نرمافزار اس.پی.اس.اس. تحلیل شد.
براساس نتایج پژوهش حاضر در تمام خردهآزمونهای رشد زبانی غیر از خردهآزمون واژگان ربطی تفاوت معناداری میان دو گروه طبیعی و نارساخوان وجود دارد. در بیشتر خردهآزمونهای آگاهی واجی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد. برخلاف خردهآزمون قضاوت دستوری و آگاهی واژگانی، در خردهآزمون صرف زمان فعل تفاوت بین دو گروه کاملاً معنادار است. در گروه طبیعی و نارساخوان، میان هر یک از خردهآزمونهای آگاهی فرازبانی با برخی خردهآزمونهای رشد زبانی همبستگی وجود دارد و اما در گروه نارساخوان، غیراز همبستگی میان خردهآزمونهای آگاهی واژگانی با خردهآزمون واژگان شفاهی رشد زبانی، در هیچ مورد همبستگی معنادار نیست. بنابراین یافتهها مؤید فرضیۀ کنش متقابل بین رشد فرازبانی و زبانی است و نشان میدهد کودکان نارساخوان برخلاف تکالیف آگاهی واژگانی، در اکثر تکالیف زبانی و آگاهی واجشناختی و اگاهی نحوی دچار مشکل هستند، لذا با توجه به همبستگی مهارتهای زبانی با فرازبانی، تقویت توانایی زبانی نحوی و واجی آنها همراه با مهارتهای مربوط به آگاهی نحوی و آگاهی واجی ضروری و مفید است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
روان شناسی زبان انتشار: 1401/11/10