دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده: (8693 مشاهده)
قصهها سرشار از کلیشههای زبانی و اصطلاحات، زبانزدها و مثلهاست که بر لطف و شیرینی داستان میافزاید. اگر در قصهها از عناصر ادبی مثل تشبیه و استعاره استفاده میشود، بسیار ساده و کلیشهای است. کلیشههای زبانی ازجمله نفرینها، دشنامها، تعارفها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، کنایات و امثال مواردی هستند که بازتابندۀ جنبههای عامهنگاری آثار و تبیین زبان هر دورهاند. این ویژگی و برجسته کردن و مطالعۀ آن جز فوایدۀ مردمنگارانه، بیانگر زبان و فرهنگ و عمق و غنای
آنهاست. در این مقاله کلیشهها و مواد زبانی یادشده از 46 متن ادبیات کلاسیک عامه انتخاب، طبقهبندی، بررسی و تحلیل شده است. سؤال اصلی این مقاله آن است که کلیشههای زبانی در متون کلاسیک عامه تا چه اندازه در عامهنگاری مؤثر بوده است. پژوهش حاضر با این هدف نگاشته شده است تا نشان دهد کاربرد کلیشههای زبانی تا چه اندازه در مقبولیت میان مردم مؤثر بوده است. این مطالعه افزونبر فواید مردمنگارانه، غنای زبانی آثار را نشان میدهد.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
جامعه شناسی زبان انتشار: 1396/9/1