1- استادیار گروه زبان شناسی،
آدرس مکاتبه: ایران، تهران، بزرگراه چمران، خ. تابناک، م. اوین، دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی
2- کارشناس ارشد گروه زبان شناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
چکیده: (5991 مشاهده)
شمایل¬گونگی به عنوان مفهومی بنیادین در زبان¬شناسی شناختی، به وجود انگیختگی میان صورت و معنای ساخت¬های زبانی اشاره دارد و بیانگر هر گونه تطابق، قیاس و یا شباهت میان صورت یک نشانه و مصداق آن می باشد. در رویکرد شناختی زبان بخشی از نظام شناختی در نظر گرفته می¬شود که سازمان مفهومی ذهن را باز می¬تاباند و نشانگر جهان در ذهن گوینده است. بر اساس این نگرش، تجربه جهان خارج و شناخت در ساختار زبان منعکس می¬شود و صورت¬های زبانی کاملاً مرتبط با ساخت¬های معنایی که قرار است بیان دارند. از برجسته ترین مدل ها ی این رویکرد می¬توان به انگاره دستور شناختی لنگکر اشاره کرد. این دستور ماهیت زبان را نمادین می داند و زبان را مجموعه ای از واحدهای نمادین فرض می کند که به نمادین سازی معنا و تفکر می پردازند. در این مدل اعتقاد بر آن است که ساخت های زبانی از طریق فرآیندهای شناختی بر انگیخته می شوند و وجود ساخت های شمایل گونه و انگیخته در زبان امری کاملاً طبیعی تلقی می شود. از جمله ساخت های انگیخته در زبان می¬توان ساخت¬های سببی را نام برد. بر این اساس، در مقاله حاضر از منظر دستور شناختی به بررسی شمایل گونگی در ساخت های سببی زبان فارسی پرداخته می شود و یافته های آن حاکی از آن است که ساخت¬های سببی زبان فارسی بازتابنده انواع پنجگانه شمایل گونگی نموداری (فاصله، استقلال، ترتیب، پیچیدگی و مقوله بندی) هستند. از این منظر است که نگارنده تمامی این پنج نوع را «شمایل های سببی» در فارسی می نامد.
انتشار: 1389/12/26