1- دانشجوی دکتری زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.
2- دانشیار زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران. ، sahbahrami@modares.ac.ir
3- استاد زبانشناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران.
4- دانشیار زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده: (2733 مشاهده)
یکی از مقولههای زبانی که در باورهای اعتقادی و اجتماعی جامعه ریشه دارد، عدد است. ترکیب در زبان فارسی زایاترین فرایند واژهسازی است. در زبان فارسی نیز با استفاده از اعداد ترکیبهای فراوانی ساخته میشود که شمارواژه نامیده میشوند. این مقاله از منظر انگارۀ صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژهسازی [عدد X] در زبان فارسی میپردازد و تنوعات معنایی، عمومیترین طرحوارۀ ساختی ناظر بر عملکرد این الگوی واژهسازی و نیز ساختار سلسلهمراتبی آنها را در واژگان گویشوران فارسی بررسی میکند. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و تعداد دادهها بالقوه بینهایت است (از آنجا که اعداد بینهایتاند، ساختهایی که با عدد ساخته میشوند نیز بالقوه بینهایت هستند). دادههای این پژوهش از پایگاه دادههای زبان فارسی، شبکۀ هستانشناسی فارسنت، پیکرۀ بیجنخان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکرۀ وب و وبگاه ویکیپدیای فارسی گردآوری شدهاند. یافتههای پژوهش گویای آن است که یک طرحوارۀ ساختی عمومی و چندین زیرطرحوارۀ فرعی، ناظر بر ساخت ترکیبات «عدد» هستند و مفهوم «ویژگی متمایزکنندۀ هستار مرتبط با معنای عدد و X» انتزاعیترین همبستگی صورت و معنای قابل برداشت از این الگوست. این مطلب بیانگر آن است که الگوی [عدد X] از اساس ساختی با کارکرد چندگانه است. به سخن دیگر، چندمعنایی که در اینجا با آن روبهرو هستیم نه در سطح واژههای عینی، بلکه در سطح ساختها و طرحوارههای انتزاعی قابل تبیین است. همچنین، نتایج نشان داد معنای اجزای ساخت و رابطۀ آنها، دانش دانشنامهای، بافت و همچنین استعاره و مجاز مفهومی، نقش بسزایی در تعیین معنای شمارواژههای صفتی مرکب دارند.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبانشناسی انتشار: 1403/11/10