1- دانشجوی دکتری زبانشناسی، بخش زبانهای خارجی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2- دانشیار زبانشناسی، بخش زبانهای خارجی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران ، akhormaee@rose.shirazu.ac.ir
3- استادیار زبانشناسی، بخش زبانهای خارجی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
4- استاد بازنشسته زبان و ادبیات انگلیسی، بخش زبانهای خارجی و زبانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
چکیده: (1490 مشاهده)
مبحث سکوت از جمله مباحثی است که در دهههای اخیر مورد توجه قرار گرفته، و پژوهشگرانی مانند جاورسکی (1997)، کورزون (1997)، هاکین (2002)، و.... مطالعاتی را در این زمینه منتشر کردهاند. سکوت معمولاً به عنوان مکمل گفتار در نظر گرفته میشود، اما توجه به ماهیت آن دو نکته مهم را آشکار میکند، اول اینکه سکوت مختص زبان نیست و در منابع نشانهای دیگر نیز وجود دارد، و دوم اینکه عدم کاربرد کلام همیشه به معنای سکوت نیست، زیرا گاهی معنا نه به واسطه کلام، بلکه با کمک نشانههایی مانند تصویر، ژست و غیره منتقل میشود. بنابراین، صرفاً توجه به زبان در بررسی سکوت کفایت نمیکند و اتخاذ رویکردی چندوجهی که همه وجوه دخیل در ارتباط را بررسی میکند، ضروری به نظر میرسد. هـدف از ایـن پـژوهش، بررسی سکوت با توجه به وجوه مختلف دخیل در رمان به عنوان یک کنش ارتباطی است. این پژوهش سعی دارد به این سوال پاسخ دهد که سکوت در وجوه نشانهشناختیِ تشکیلدهنده رمان، چگونه متجلی میشود، چگونه در خلق معنا دخیل است و چگونه بر عناصر رمان تاثیر میگذارد. بر این اساس، سکوت در سه وجه مکالمه (بازنمایی گفتار)، متن (نوشتار) و روایت در رمان «سووشون» بررسی شده است. گفتنی است که به دلیل در دسترس نبودن چارچوبی منسجم، از روشی ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که سکوت در وجوه مختلف، به شکلها و با کارکردهای مختلف ظاهر میشود و علاوه بر خلق معنا، بر عناصر رمان از قبیل شخصیتپردازی، ایجاد راوی دانای کل محدود غیرمداخلهگر و ... تاثیر میگذارد.