1- دانشجوی دکتری ادبیات عرفانی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین.
2- استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین. ، s.a.ghasemzadeh@hum.ikiu.ac.ir
3- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین.
چکیده: (1983 مشاهده)
چکیده
در این پژوهش تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار با رویکرد نشانهمعناشناختی تحلیل شد تا ساز و کار و چگونگی شکلگیری معنا در متن مورد نظر تبیین شود. بایزید در این گفتمان قبل از تولد مورد عنایت و انتخاب حق قرار دارد. سپس در سیر تکوینی، کنشگری است که طی ریاضتها، عبادتها، سفرهای آفاقی و همه کنشهایی که در هستی شناسی عارفان اسلامی- و عطار به عنوان راوی متن- کنش ارزشی محسوب میشود، به مقصود نمیرسد. نتیجه این کنشها، شوش است؛ ناکامی و نقصان، شکستها و تنشهای عاطفی، نیاز شدید در مقابل بینیازی و استغنای مطلق حق، سرانجام او را به انحلال فردیت، عبور از مرزهای خود و یگانگی با هستی و خداوند میرساند. هرچه خواست قویتر و شدیدتر است، ناکامی حاصل از نتوانستن شدیدتر و تنش عاطفی معناسازتر است. معنایی که سرشار از عاطفه، ادراک و حضور است. احساس و ادراک گفتهپرداز، گاه با پدیدهای بیرونی و گاه با رویارویی با عالم درون، منجر به ظهور معنا میشود. برخی از تجارب بیرونی حاصل انطباق، انعکاس و برخی تجارب درونی حاصل انجذاب، همحضوری و یگانگی است. ذکر بایزید و معراج او، آینه تمام نمای همه آن چیزی است که عرفان پژوهان، تجربه عرفانی مینامندش. رخدادی غیر منتظره، انفعالی که طغیان معنا و پرشوری زبان را به همراه دارد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. رویکرد نظری پژوهش بر مبانی نظری دانش نشانهمعناشناختی در تحلیل تجربیات عرفانی استوار است. گستره پژوهش شامل بازخوانی و تأمل در تجارب عرفانی بایزید بسطامی در روایت تذکره الاولیای عطار است که میکوشد در گفتمانی عاطفی، میان نظام کنشی، تنشی و شوشی، شکلگیری معنا را، واکاوی کند.
واژگان کلیدی: تجربه عرفانی، بایزید بسطامی، نشانه معناشناسی، شوش
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
نشانه شناسی انتشار: 1403/8/2