1- دانشیار زبان فرانسه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، تهران، ایران
2- کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه علم و فرهنگ تهران، تهران، ایران
چکیده: (9159 مشاهده)
نشانهشناسی نوین با رویکردی پدیدارشناختی، بیشتر به مطالعه فرآیندهای آفرینش معنا، در قالبی فراتر از نظامهای دلالی پرداخته و به نقش توانش ادراکی-حسی سوژههایی تندار در فرآیند آفرینش معنا تاکید دارد. ما نیز در این مقاله به سبکِ «پژوهشهای میانرشتهای» و با چارچوبِ نظری «تئوری پیچیدگی» نشان دادهایم که چگونه الگوهای آفرینش معنا در خلال کنش متقابل و «هم حضوری» تن-سوژهها در نظام معنایی تطبیق، مشابه رفتار و اندرکنش سیستمهای پیچیده تکاملی، تابع ویژگیهای رفتاری آشوبناک بر طبق «نظریه آشوب» میباشد. پیامد این پژوهش نه فقط جستاری بر وجود انطباقِ الگوها بین دو حوزه نظری، بلکه ارایه پشتوانهای علمی با رویکردی میان رشتهای بر وجود الگوهایی در فرآیندِ آفرینش معنا است که پیشتر، برخی ویژگیهای آنها هم در نظام معنایی تطبیق و هم نظامهای زبانی به شکلی تجربی یا نظری بررسی شدهاند. به طور کل، نظامهای دلالت معنایی از جمله «زبان»، وجودی مستقل از سوژه انسانی ندارند، به این تعبیر که آنها زاییده فعل و انفعالات بیوشیمیایی و عصب شناختیِ ارگانیسمی زنده(سیستمی پیچیده) به نام "انسان" هستند و انتظار میرود این سیستمهای نشانهشناختی نیز مانند سیستمی پیچیده رفتارهای بر پایه الگوهای «نظریه آشوب» از خود نمایان سازند. همچنین کارایی دیگر این انطباق، جدای از ارایه پشتوانهای علمی به مشاهداتی تجربی یا نظری، این است که وجود مفاهیمی چون «ناامنی»، «ریسک و خطر»، «سرایت حسی» و «حساسیت ادراکی» را در فرایند تولید معنا در نظام تطبیق بر اساس وجود الگوهای نظریه آشوب توضیح داده و در عین حال برخی از ویژگیهای مهم معنای تولید شده را هم در نظامهای زبانی و هم پیشازبانی تطبیق شرح میدهد. شایان ذکر است که در این بحث روش پژوهش ما به شیوه تحلیلی توصیفی میباشد.
انتشار: 1395/11/1