1- استادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه کوثر بجنورد ، n_parandavaji@yahoo.com
2- گروه آموزش زبان و ادبیات عربی، دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی: 889-14665، تهران، ایران
چکیده: (886 مشاهده)
زاویۀ دید به عنوان مهمترین وجه ساختار روایی، پنجرهای است که خواننده از طریق آن، صحنههای مختلف داستان و رفتار شخصیتها را مینگرد. نویسنده یا گفتهپرداز، به فراخور هدف و مهارت خود، از شگردهای مختلف زاویۀ دید در روایت استفاده میکند. مقالۀ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به مطالعۀ زاویۀ دید در حکایت «صیاد و عفریت» و حلقههای روایی وابسته به آن در مجموعه داستانی «هزار و یک شب» میپردازد. در این مسیر از الگوی ژاک فونتنی نشانهمعناشناس معاصر استفاده شده است. وی انواع زاویۀ دید کاربردی را در گفتمان «جهانشمول، تسلسلی، گزینشی، جزءنگر، موازی و رقابتی» میشمارد. بر این اساس، پژوهش به این پرسش پاسخ میدهد که گفتهپرداز در حکایت صیاد و عفریت از کدام زاویههای دید شناختی و چگونه استفاده کرده است؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که نویسنده با هر زاویۀ دید و چرخش آن، به معناآفرینی جدید و صورتی نو در داستان میپردازد تا تأثیرگذاری بیشتری در ساختار و رسیدن به معنا و هدف داشته باشد. وی از گونههای مختلف زاویۀ دید شناختی بر اساس غایتمندی استفاده کرده اما «جهانشمول»، به اقتضای دانای کل بودن راوی و بهرهمندی از تکنیک وصف، بیشترین بسامد را در حکایت مذکور و حلقههای روایی آن داشته است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
زبان عربی