استادیار زبانشناسی، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، تهران، ایران
چکیده: (6618 مشاهده)
خلیج فارس بهعنوان یک شاهراه جغرافیایی بینالمللی که به هارتلند جهان نیز شهرت یافته و سومین خلیج بزرگ دنیا به شمار میآید، از چندین منظر حائز اهمیت است. از چند دهه قبل بر سر نام این منطقه منازعات و بحثهای مختلفی درگرفته است و اخیراً نیز برخی کشورهای حوزه خلیج فارس و گاه بعضی خبرگزاریها، مطبوعات، مؤسسات و نهادهای اروپایی و آمریکایی میکوشند اصطلاح مجعول «خلیج عربی» را جایگزین نام «خلیج فارس» کنند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که بسامد و شیوه توزیع کاربرد واژه خلیج عربی و سایر اصطلاحات مجعولی که توسط رسانهها و مطبوعات آمریکایی مورد استفاده قرار میگیرد، چگونه است و چه رابطهای بین کاربرد این اصطلاحات نوپدید با بازه زمانی انتشار مطلب/ خبر و گونه/ ژانر آن وجود دارد؟
روش انجام پژوهش به شیوه پیکرهبنیاد و مبتنی بر تحلیل گفتمان انتقادی است. برای این منظور، عنوان Persian Gulf و سه اصطلاح Arabic / Arabian / Arab Gulf را در دو پیکره انگلیسی، آمریکایی معاصر(COCA) با بیش از چهارصد و پنجاه میلیون واژه از متنهای مطبوعاتی و رسانهای معاصر (بین سالهای 1990 - 2012) و پیکره مجله آمریکایی تایم با بیش از یکصد میلیون واژه (از سال 1923 - 2008) را مورد بررسی قرار دادیم و نتایج را به شیوه تحلیل گفتمان انتقادی تحلیل کردیم.
پژوهش حاضر نشان داد که بسامد کاربرد عنوان Persian Gulf در هر دو پیکره مورد استناد با بسامد هیچیک از سه اصطلاح مجعول (و حتی مجموع بسامد آنها) قابل مقایسه نیست. از سوی دیگر، درحالیکه عنوان خلیج فارس به صورت بینشان در کل بازه زمانی و گونههای خبری، کاربردی وسیع و غالب داشته است، سایر اصطلاحات، بیشتر در دهه 1980 م. و 1990 م. آن هم اغلب در متنهای اقتصادی مرتبط با موضوع نفت، گزینش شدهاند.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان|زبان شناسی تطبیقی انتشار: 1393/10/1