مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار                   برگشت به فهرست مقالات | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


استادیار زبان شناسی - گروه آموزشی زبان و ادبیات انگلیسی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشگاه یاسوج ، reza.rezaei1@yu.ac.ir
چکیده:   (89 مشاهده)
هر روایت یا داستان علاوه بر عناصر اصلی چون زمینه، مضمون، پی رنگ و کشمکش‌ها نیازمند یک عنصر اصلی دیگر به نام شخصیت است. این شخصیت است که به هر یک از این عناصر معنی و جان بخشیده و از روایت، روایت می‌سازد. شخصیت‌پردازی در واقع جان بخشیدن و خلق انسان از عناصر گفتمان داستانیست. آفرینش و پرداخت شخصیت‌ها در قلمرو داستان و هنر، امری ظریف و بدیع است که به آن "شخصیت‌پردازی" اطلاق می‌گردد. این فرآیند، به خلق کاراکترهایی می‌انجامد که برای مخاطب، باورپذیر، گیرا و قابل فهم باشند. شخصیت‌پردازی پلی ارتباطی میان ذهن خواننده یا بیننده و دنیای داستان برقرار می‌کند و او را قادر می‌سازد تا با شخصیت‌ها همذات پنداری کرده، احساساتشان را درک نماید و نسبت به اعمال و انگیزه‌هایشان کنجکاو شود که بر جذب مخاطب می افزاید.پیکره پژوهش مجموعۀ داستان کوتاه محمد آصف سلطان زاده نویسنده افغانستانی است. پژوهش حاضر با تکیه بر میزان توانمندی سلطان‌زاده در راستای استفاده و پرداخت به شخصیت های داستانی و به شیوه‌ی توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و کوشش بر این بوده است که به تحلیل استفاده از عنصر شخصیت‌پردازی و همچنین به شیوه تعامل دو حوزه کاربردشناسی و سبک شناسی در سه داستان کوتاه از مجموعه ی "نوروز فقط در کابل باصفاست"و با درنظر گرفتن چارچوب نظری کالپپر (2017) بپردازد. نتایج این پژوهش نشان داد که شخصیت پردازی همواره تابع سه عنصر درجه نظارت روایی ، دیالکتیک خود و دیگری و معانی صریح و ضمنی در کلیت گفتمان داستانی است که نویسنده به خوبی از آن ها بهره برده است.
 
     
نوع مقاله: مقالات علمی پژوهشی | موضوع مقاله: زبان شناسی

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.