1- دانشآموخته دکتری دانشگاه شهرکرد و مدرس دانشگاه شهرکرد. ، parvin2012gh@yahoo.com
2- هیئت علمی و استاد تمام دانشگاه لرستان.
چکیده: (2580 مشاهده)
در این تحلیل، به بررسی نظام گفتمانی شوشی1، تنشی2 و کنشی3 در قصه «علی میشزا»، یکی از معروفترین قصههای حماسی بختیاری، پرداخته میشود. هر کدام از این نظامها دارای ویژگیها و ساختار خاص خود هستند که تأثیر زیادی بر خَلق معنا و تجربیّات شخصیّتها دارند. نظام گفتمانی شوشی بهطور ویژه بر تأثیر احساسات و حالتهای عاطفی شوشگران تمرکز دارد. این نظام با رویکردی غیرخطی و غیرمستقیم، به بررسی چگونگی شکلگیری معنا بهواسطه تعامل شوشگران با محیط و عناصر اطراف آنها میپردازد. در این راستا، دو زیربخش عمده، یعنی حسی- ادراکی و تنشی- عاطفی، بهعنوان بخشهای کلیدی این نظام معرفی شدهاند. نظام گفتمانی کنشی در مقابل این نظام، بر کنشهای فعال شخصیتها تأکید دارد و بهنوعی تعادل و ساختار روایت را برقرار میکند. کنشگرانی که در این نظام قرار دارند، با هدفهای مشخصی اقدام میکنند و حرکات آنها بر بستر اهداف و تعارضات درونروایت شکل میگیرد.مسئله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل انتقال و عبور از نظام کنشی به نظام شوشی در قصه حماسی «علی میشزا» است. این پژوهش با بهکارگیری رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانهای انجام شده است. در این چارچوب نشانه- معنایی و با بهرهگیری از الگوهای شوشی، کنشی و تنشی، پژوهش به تبیین موضوعات مربوط برای خواننده میپردازد. نتایج این مطالعه حاکی از این است که نظام گفتمانی این قصه فقط به کنشهای شخصیتها مربوط نمیشود و معنای متن از طریق ابعاد مختلف تعامل شوشگران و کنشگران با عناصر محیطی داستان تفسیر میشود.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
معناشناسی