1- دکتری زبان شناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
2- دانشیار زبان شناسی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایران
چکیده: (4631 مشاهده)
نگارندگان در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق مفهومسازی استعارههای «غم» در زبان خودکار و زبان شعر معاصر پرداختهاند و دربارۀ شباهتها و تفاوتهای این دو گونه زبانی بحث کردهاند. برای وصول به این هدف، استعارههای عاطفی غم در دو پیکرۀ جداگانه با عناوین پایگاه دادگان زبان فارسی (شامل کاربرد بینشان و عادی زبان) و پیکرۀ زبان فارسی (شامل متون شعر معاصر) با استفاده از واژههای کلیدی حوزۀ مقصد را استخراج کردهاند. سپس نامنگاشتهای عام و خاص استعارههای غم در هر دو گونۀ زبان خودکار و زبان شعر به صورت جداگانه بهدست آمد و با توجه به نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون (1980) تبیین شد. در پژوهش حاضر مشاهده شد که نامنگاشتهای عام استعارههای شعری با استعارههای زبان خودکار شباهت بسیاری دارند و شاعران همان استعارههای قراردادی را به شیوهای خلاقانه بهکار میگیرند و با سازوکارهای شناختی گوناگون ازجمله بسط، گسترش، پرسش، ترکیب، دلالتهای چندگانه، جانبخشی به پدیدههای طبیعی و ... استعارههای ادبی میسازند. پژوهش حاضر همانند افرادی چون لیکاف و ترنر (1989)، نظریۀ استعارۀ مفهومی را تأیید میکند و نشان میدهد تفاوت معنیداری میان استعارههای ادبی و قراردادی موجود در زبان خودکار و زبان شعر از نظر مفهومسازی غم وجود ندارد.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
هنر و علوم انسانی (عمومی) انتشار: 1396/12/18