1- دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2- استاد زبان شناسی همگانی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران ، dabirmoghaddam@atu.ac.ir
چکیده: (7365 مشاهده)
اگرچه پیشینۀ مطالعات مربوط به بندهای کوچک به بیش از 30 سال می رسد، ماهیت نحوی مقولۀ حاکم بر بندهای کوچک هنوز در بین زبانشناسان موضوعی چالشبرانگیز و غیرقابل اجماع است. این پژوهش بر آن است که در چارچوب رویکرد کمینهگرای بوورز (1993, 2001) به این پرسش مناقشهبرانگیز، یعنی چیستی مقولۀ گره حاکم بر بندهای کوچک، پاسخ دهد. مقالۀ پیشرو با مقدمهای کوتاه و شرح مختصری دربارۀ پیشینۀ آثار مرتبط با گره حاکم بر بندهای کوچک و رویکردهای مطرح در این خصوص آغاز میشود و با طرح برخی استدلالها در رد یا پذیرش بخشی از رویکردهای نامبرده ادامه مییابد. پس از آن بر اساس طرح گروه اسناد بوورز (1993, 2001) ساختهای مذکور در زبان فارسی را توصیف و بررسی میکند. طبق یافتههای این مقاله، ساختهای نامبرده متشکل از[NP XP] و بدون زمان هستند و XP در آنها غیرفعلی است. در این پژوهش برای بندهای کوچک، ساختار سازهای و دوشاخهای قائل شده است. براساس تحلیل نگارندگان، در همۀ زبانها بندهای کوچک که شامل فاعل و محمول هستند، فرافکن نقشی اسناد
بهشمار میآیند و تفاوت آنها تنها در مفهوم هستۀ اسنادی و ویژگیهای آن است.
موضوع مقاله:
زبان شناسی انتشار: 1396/7/14