1- دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
3- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
چکیده: (5095 مشاهده)
معیارسازی زبان از دو شکل کلّی پیروی میکند؛ گاهی زبانی بدون دخالت مستقیم زبانی و تحت تأثیر عوامل گوناگون فرهنگی، سیاسی و اجتماعی معیار میشود و پایگاه معیاری خود را حفظ میکند و گاه این روند با نوعی برنامهریزی و تدابیر ازپیشاندیشیده همراه است. معمولاً این دو شکل در روندهای معیارسازی زبانها با هم در کارند و ازاینرو، این دو شکل را نه انواع معیارسازی که وجههای مختلف آن مینامیم. در این مقاله با مقایسۀ معیارسازی زبان فارسی در دورههای پیش و پس از مشروطه میکوشیم جنبههای مختلف معیارسازی برنامهریزیشده در دورۀ معاصر را تبیین کنیم. هدف اصلی، روشن شدن جنبههای آگاهانه معیارسازی زبان فارسی در دورۀ معاصر در پرتو مقایسۀ آن با دورۀ پیش از مشروطه و فراهم کردن زمینۀ نقد برنامهریزی برای معیارسازی زبان در دورۀ معاصر است. مقایسۀ این دو دوره با مروری بر زمینههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر زبان همراه است و بر بنیاد دیدگاه هاگن دربارۀ مراحل معیارسازی صورت پذیرفته است. معیارسازی در دورۀ پیش از مشروطه گرچه گاه با برنامهریزیهایی همراه است و برخی فعالیتهای معیارسازی پشتوانهای از بصیرت زبانی، اجتماعی و فرهنگی دارد، در مجموع نوعی معیارسازی طبیعی به شمار میرود؛ بدین معنا که وجه برنامهریزیشده معیارسازی بر آن حاکم نیست. دورۀ پس از مشروطه، دورۀ معیارسازی برنامهریزی شده است؛ هرچند برخی فعالیتهای برنامهریزیشده در این زمینه با توفیق همراه نیست و درمقابل، برخی روندهای طبیعی زبان فارسی را در پایگاه معیار حفظ میکند. این مقاله در بررسی خود دیدگاهی کلان برگزیده است و بر بنیاد نظریههای «زبانشناسی اجتماعی» و «جامعهشناسی زبان» استوار است.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
جامعه شناسی زبان انتشار: 1396/9/1