گلفام ارسلان، روشن بلقیس، شیررضا فرزانه. کاربرد «نظریه جهان متن» در شناسایی عناصر سازنده متن روایی داستان شازده احتجاب؛ بر مبنای رویکرد شعرشناسی شناختی. جستارهای زبانی. 1393; 5 (5) :183-206
URL: http://lrr.modares.ac.ir/article-14-9961-fa.html
1- دانشیار زبانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2- استادیار زبانشناسی و زبانهای خارجی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
3- کارشناس ارشد زبانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده: (17411 مشاهده)
شعرشناسی شناختی به سؤالات اساسی درباره ابزار شناختی هنر، زبان و ادبیات پاسخ میگوید. این امر همان نقطه قوت این رویکرد نسبت به دیگر رویکردها و بهویژه، نظریه نقد ادبی است که محدودیتهایی همچون عدم توانایی در چگونگی پیدایش تولید معانی مختلف و تفسیرهای متعدد از متون ادبی دارد. در این مقاله، به بررسی چگونگی اتصال «جهان متن» به جهان خواننده برای دریافت و تفسیر متن و همچنین بسط فضاهای ذهنی خواننده در درک متون ادبی بهعنوان زمینه تحقیق پرداخته میشود. هدف از انجام این پژوهش کاربرد الگویی نظری برای خوانشی به دور از هر گونه تفسیرهای شخصی است که با اتکای بر نظریه شعرشناسی شناختی محقق میشود. در تحلیل بخشی از داستان شازده احتجاب (گلشیری، ۱۳۸۴)به بررسی عناصری که در شکلگیری متن داستانی تأثیر بسزایی دارند، پرداخته میشود. پرسشهای پژوهش عبارتاند از: الف. کدامیک از عناصر سازنده متن روایی داستان شازده احتجاب به کمک نظریه جهان متن شناسایی میشوند؟ ب. شناسایی این عناصر چه کمکی به تفسیر جهانهای متنی مختلف داستان میکند؟ در پاسخ به این پرسشها، سه لایه «جهان متن»، «جهان گفتمان» و «جهان زیرشمول» را که در ساخت روایت این داستان نقش دارند، توسط نظریه جهان متن شناسایی میکنیم. سپس پیوند جهانهای متن خُرد روایت در قالب یک جهان متنِ شامل نشان داده میشود که در ذهن شازده پدید آمده است و جهان متن اصلی را شکل میدهد. تضاد میان شخصیتهای داستان و فضاهای ذهنی که به واسطه افکار آنها به وجود میآیند، در پیدایش جهانهای متن کوچکتر در درون جهان متن اصلی شازده مؤثر بوده و سبب تفسیر نظاممند متن میشود.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان انتشار: 1393/11/1