خوانش نشانه-معناشناسی گفتمان شعری أمل دنقل با تکیه بر نظام مبتنی بر تطبیق لاندوفسکی

نوع مقاله : مقالات علمی پژوهشی

نویسندگان
1 استادیار دانشگاه شهید باهنر کرمان
2 دانشیار زبانشناسی، دانشگاه ولیعصر رفسنجان
10.48311/LRR/lrr.2025.114678.0
چکیده
این پژوهش به تحلیل نشانه‌معناشناختی گفتمان شعری أمل دنقل در قصیدۀ «من مذکرات متنبی» می‌پردازد و چگونگی بازنمایی مفاهیم سیاسی و اجتماعی را از طریق تعامل پویای نمادها و شاخص‌های زبانی در بستر دهۀ ۱۹۶۰ مصر بررسی می‌کند. پژوهش حاضر بر پایۀ نشانه‌معناشناسی گفتمان با تأکید بر نظریۀ لاندوفسکی (2004) در مطالعۀ تطبیقی سوژه‌های تاریخی باتکیه‌بر نظام تعاملی تطبیق و لغزش‌های مهارشده انجام شده‌است. یافته‌ها نشان می‌دهد که دنقل با بازتعریف شخصیت‌هایی چون متنبی (نماد فرهیختگی و مقاومت)، کافور (نماد حاکمیت ضعیف و منفعل)، خوله (نماد سرزمین اشغالی فلسطین)، و سیف‌الدوله (نماد حاکم آرمانی)، و بهره‌گیری از استعاره‌های سیاسی (مانند «شمشیر زنگارگرفته» و «تجار الرقیق» به‌عنوان صهیونیست‌ها) و شاخص‌های مکانی (نظیر أریحا و حلب)، گفتمانی چندلایه خلق می‌کند که تجربۀ زیستۀ تنش‌های اجتماعی مصر را بازتاب می‌دهد. این عناصر، از طریق کنش زبانی و ادراک حسی، به تقویت ایدئولوژی مقاومت، عدالت‌خواهی، و نقد هژمونی حاکم (انور سادات) می‌انجامند. بررسی کارکردهای گفتمانی شعر آشکار می‌سازد که دنقل با تبدیل زبان به ابزار «مقاومت» و بهره‌گیری از گفتمان شوشی، مخاطب را به خیزش علیه شرایط سیاسی دعوت می‌کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات



مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده
انتشار آنلاین از 30 آبان 1404