بررسی گونۀ کاربردی زبان زنانه در مرثیه معاصر (با تأکید بر مرثیه‌های سعاد صباح)

نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
بحث و بررسی دربارۀ موضوع تجربۀ زنان و تفاوت آن با تجربۀ مردان، زمینه­ساز شکل­گیری رویکردهای مختلفی در زمینۀ پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگی­های زبانی (به ویژه آوایی) گرایش­های متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوت­های زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی­ آثار و نوشته­های زنان، می­توان به ویژگی­های یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونه­های ادبی، زمینۀ انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد. در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعه­شناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دورۀ معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجۀ حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد صباح، این است که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.

کلیدواژه‌ها