بازسازی معناهای عاطفی در فرایند ارزشی گفتمان در داستان نبرد رستم و سهراب، رویکرد نشانه – معناشناختی

نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
2 دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
چکیده
یکی از مفاهیم قابل طرح در هر گفتمانی، مفهوم ارزش و فراارزش است. فراارزش شرایط بروز و ظهور ارزش­های دیگر را تعیین می­کند و ارزش­های دیگر گفتمان در سایه آن شکل می­گیرند و جهت‌دار می‌شوند. در این تحقیق تلاش می­کنیم با روش تحلیلی و رویکرد نشانه- معناشناسی، تعامل و تقابل نظام­های ارزشی گفتمان در داستان نبرد رستم و سهراب، فرایند شکل­گیری فراارزش «قدرت و شهرت» و نقش شرایط احساسی و عاطفی در ایجاد گسست در شکل­گیری این فرایند را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. پس از تحلیل نظام­های ارزشی گفتمان نبرد رستم و سهراب، خواهیم دید «قدرت و شهرت» فراارزشی است که بنیان‌های نظام ارزشی گفتمان بر‌اساس آن استوار است؛ اما حضور نیرومند عاطفه، روند شکل­گیری این فراارزش را با تنش و گسست مواجه می­کند و برنامه روایی کنشگر برای دستیابی به مفعول ارزشی (معنا) دچار تغییر می­شود. استفاده از مدل طرحواره فرایند عاطفی، برای نشان دادن فرایند شکل­گیری گونه عاطفی پشیمانی و ناامیدی در رستم پس از مرگ سهراب، وضعیت بحرانی او در داستان، ترس از مورد قضاوت قرار گرفتن رستم از سوی مخاطب و تلاش برای رهایی از این وضعیت برای حفظ موقعیت ایدئولوژیکی‌اش، از دستاوردهای دیگر این پژوهش است.

کلیدواژه‌ها