1
دانشجوی دکتری زبان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
2
دانشیار زبان شناسی،دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
چکیده
"تحول نحوی روی نمیدهد مگر اینکه بتوان نشان داد علتی داشتهاست"(لانگوباردی:2001، 278). تحول زبانی مرتبط با واژهبستهای ضمیری زبان فارسی که به لحاظ تاریخی در جایگاه دوم جمله ظاهر میشدهاند در سه حوزه رخ داده، در نتیجه، این زبان به سه الگوی ساختاری-ردهشناختی زیر دست یافتهاست: الف) حرفاضافه+واژهبست در حالت متممی ب) اسمی+واژهبست در حالت اضافی و ج) مجاورت فعل متعدی صرفاَ در حالت مفعول مستقیم. این بررسی در چارچوب باورهای مطرح در دستور زایشی چامسکی و با هدف کشف علل تحول نظام واژهبستی ضمیری فارسی و در نهایت دستیابی این زبان به سه الگوی فوق صورت میگیرد؛ بررسی درزمانی نشان میدهد که چند عامل به صورت متوالی، و نه موازی، در تحول این نظام دخالت داشته-اند: اولاَ، برخی از تحولات ساختواژی تاریخی و تلاش گویشوران در جهت رفع ابهام ناشی از این تحولات، زمینهساز اصلی تغییرات ساختاری دیگر شدهاست؛ ثانیاَ، پس از زمینهسازیهای خاص ساختواژی، الگوهای الف و ب به قیاس از الگوهای زبانی از پیش موجود و تعمیم آنها تثبیت شدهاست؛ الگوی ج نیز در نتیجهی بازتحلیل مکرر جایگاه واژهبست در جمله پدید آمدهاست؛ این الگو میتواند گویای مقطعی از روند دستوری-شدن این عناصر باشد که تحولات ساختواژی و فرایند بازتحلیل در برههای از تاریخ این زبان به آن سرعت بخشیدهاست. در پایان، تماس با زبان عربی نیز به عنوان عامل تسریع کنندهی کاربرد الگوهای سهگانهی فوق در زبان معیار شناخته شد.