1
دانشیار زبانشناسی همگانی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران
2
دانشجوی دکتری زبانشناسی همگانی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران، تهران، ایران
چکیده
در پژوهش حاضر که پژوهشی نظریه بنیاد و داده بنیاد است ضمن معرفی نظریه صرف طبیعی، نظام تصریفی زبان فارسی را طبق اصل تجانس نظام، یکی از اصول مطرح در نظریه وابسته به نظام این نظریه مورد بررسی قرار گرفته است. نگارندگان ضمن ارائه ویژگیهای منحصر به فرد وندهای تصریفی و تجزیه و تحلیل آنها بر اساس پنج ویژگی که در این اصل مطرح شده (وجود نظامهای مقوله ای و مقولات، وجود صورتهای تصریفی متصل به پایه، وجود نمادها به صورت مجزا یا ترکیبی برای مقولات مختلف، وجود انواع نشانههای مرتبط با نظام مقوله ای آن زبان و وجود یا عدم وجود طبقات تصریفی)، میزان متجانس بودن وندهای تصریفی زبان فارسی را مورد بررسی قرار دادهاند. به همین منظور وندهای مزبور در سه ابرطبقه اسم، فعل و صفت تجزیه و تحلیل شدهاند که از بین این طبقات، ابرطبقه صفت کاملاً متجانس و متحدالشکل می باشد و دو ابرطبقه دیگر در ردههای پایینتری از تجانس قرار میگیرند.
البرزی ورکی، پرویز (1379). «روابط تصویری در ساخت واژه زبان فارسی». مجله زبان شناسی، س15، ش1، صص 24-33.
حقبین، فریده (1378). «بررسی میزان طبیعی نظام تصریفی زبان فارسی بر مبنای نظریه صرف طبیعی». متنپژوهی ادبی(فصلنامه زبان و ادب). ش9و10. صص 75-95.
حقبین، فریده (1379). «نگرشی به نظریه صرف طبیعی»،فصلنامۀ علمیـپژوهشی علوم انسانیدانشگاه الزهراء (س)، س10. ش36. صص 23-43.
غنیآبادی، سعید (1375). تصویرگونگی در نحو و صرف زبان فارسی، پایاننامۀ کارشناسی ارشد. زبانشناسی همگانی. دانشگاه تربیت مدرس. تهران.
ماهوتیان، شهرزاد (1383[1378] ). دستور زبان فارسی از دیدگاه ردهشناسی. ترجمۀ سیدمهدی سمائی. تهران: نشر مرکز.
مشکوةالدینی، مهدی (1384). دستور زبان فارسی: واژگان و پیوندهای ساختی. تهران: سمت.
مظفری، زهرا و فاطمه کوشکی (1386). «بررسی میزان طبیعی بودن فرایند ترکیب زبان فارسی برمبنای نظریۀ صرف طبیعی»،فصلنامۀ پازند. س3، ش11. صص 27-39.
Aronoff, M. & K. Fudeman (2005). What is Morphology?. Oxford: Wiley-Blackwell Publishing Ltd.
Bauer, L. (1988). Introducing Linguistic Morphology. Edinburgh: Edinburgh University Press.
Carstairs MacCharty, A. (1992). Current Morphology. Routledege: London and New York.
Dressler, W. U. (1985). “On the predictiveness of natural morphology”. Journal of Linguistics 21. pp. 321–337
Dressler, W. U. (1995). “Interactions between Iconicity and other semiotic parameters in language”. In R. Simone (Ed.). Iconicity in Language. Co. John Benjamins. pp. 21-37.
Dressler, W. U. (1996). “Principles of naturalness in phonology and a cross components”. In B. Hurch & R. A. Rhodes (Eds.).NaturalPhonolgy:The state ofthe Art. New York: Mouton de Gruyter Berlin. pp. 41-51.
Dressler, W. U.; W. Mayethaler; O. Panagl & W. U. Wurzel (Eds.) (1978).Leitmotifs in Natural Morphology. John Benjamins B.V.
Fudge, E. C. (1994). “Natural phonology”. In R. E. Asher & M. Y. Sampson (Eds.).The Encyclopedia of Language and Linguistics. London: Pergamon Press, Vol. 5. pp. 2761-2763.
Haspelmath, M. (2002). Understanding Morphology. New York: Oxford University Press Inc.
Hurch, B. (2006). “Natural Phonology”. In Brown, Keith (Ed.). Encyclopedia of Language & Linguistics. Second Edition. Vol. 8. Oxford: Elsevier. pp. 541-543.
Kopecky, K. T. (2001). “Natural linguistcs and contemporary linguistic trends with respect to morphosyntactics structures”. In http://splet-stari.fnm.uni-mb.si/ pedagoska/programi/nem/Germanistik_files/virtual/kopecky/Zagreb~2.html. (acc.10/11/2015).
Manova, S. (2005). “Towards a theory of conversion in Slavic, evidence from Bulgarian, Russian and serbo - croatian”. The Slavic and East European Language Resource Center. In http://www.seelre.org/glossos/ (acc. 10/7/2015).
Waugh, L. & B. A. Lafford (1994). “Markedness”. In R. E. Asher & M. Y. Sampson (Eds.). The Encyclopedia of Language and Linguistics. London: Pergamon Press. Vol. 5. pp. 2378-2383.
Wurzel, W. U. (1994). “Natural morphology”. In R. E. Asher & M. Y. Sampson (Eds.). The Encyclopedia of Language and Linguistics. London: Pergamon Press. Vol. 5. pp. 2590-2598.