واج‌آرایی کلمات فارسی با ساخت هجایی (C)V.CVC(C)

نویسندگان
1 دانشیار زبان‌شناسی همگانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری زبان‌شناسی همگانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان شناسی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
4 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان‌شناسی همگانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده
موضوعات مربوط به ساختار هجا و همچنین سازماندهی واحدهای واجی در درون هجا و فراتر از آن یعنی در مرز بین دو هجا، از جمله مباحث مطرح حوزه واج‌شناسی محسوب می‌شوند. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه بر زبان فارسی، با نگاهی نو به موضوع ساخت هجا و واج‌آرایی پرداخته شود. زبان فارسی دارای ساختار هجایی (C)V(C)(C) است. هدف کلی مقاله حاضر این است که نشان دهد اولاَ آیا تفاوتی میان واج‌آرایی یک هجا به صورت مستقل و واج‌آرایی همان ساختار هجایی در ترکیب با هجاهای دیگر وجود دارد، و ثانیاً آیا می‌توان به وجود یک رابطه معنادار بین واج‌آرایی کلمات از یک سو و نوع و مقوله واژگانی آنها از سوی دیگر قائل بود؟ به منظور پاسخگویی به سؤالات فوق، مجموعاً 4075 واژه دوهجایی با ساختار هجایی (C)V.CVC(C)، از دو فرهنگ لغت زبان فارسی یعنی فرهنگ الفبایی- قیاسی زبان فارسی (شامل40000 واژه) و لغت‌نامه متوسط دهخدا (شامل60000 واژه) استخراج و نوع (بسیط، مشتق، مرکب، مشتق-مرکب) و مقوله واژگانی هر واژه (اسم، فعل، صفت، قید، حرف) و همچنین واج‌آرایی آن تعیین شد. نتایج این تحقیق به طور کلی بیانگر آن است که عوامل متعددی از جمله نوع واکه هسته و همخوان­های پایانه یک هجا می‌تواند بر روی واج­آرایی هجای مجاور تأثیرگذار باشد. همچنین به نظر می­رسد رابطه مشخصی بین ساختار هجایی کلمات با نوع و مقوله واژگانی آنها وجود دارد.

کلیدواژه‌ها


  • بی­جن­خان، محمود (1384). واج‌شناسی نظریه بهینگی. تهران: سمت.

  • ثمره، یدالله (1350). «ساختمان واجی وند در فارسی تهران». مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران. د 2. ش 77. صص 29- 38.

  • ثمره، یدالله (1364). آواشناسی زبان فارسی: آواها و ساخت آواییهجا. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.

  • دهخدا، علی­اکبر (1386). فرهنگ متوسطدهخدا. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

  • کرد زعفرانلو کامبوزیا، عالیه و رضا خیرآبادی (1391). «بررسی رابطة­ ساخت هجایی با میزان زایایی وندهای اشتقاقی فعل­افزای زبان فارسی». پژوهش­های زبان و ادبیات تطبیقی (جستارهای زبانی).  د 3. ش 3. صص 143- 156.

  • کرد زعفرانلو کامبوزیا، عالیه و بهرام هادیان (1388). «طبقات طبیعی در واکه­های زبان فارسی». پژوهش زبان و ادب فارسی. ش 15. صص 117- 144.

  • شاوردی شهرکی، فاطمه (1391). بررسی واج­آرایی واژه­های مشتق و مرکب زبان فارسی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشتة­ زبان­شناسی همگانی. دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده علوم انسانی.

  • مشیری، مهشید (1384). فرهنگ الفبایی- قیاسی زبانفارسی. تهران: سروش.

  • نجفی، ابوالحسن (1375). مبانی زبان فارسی. تهران: نیلوفر.



  • Alamolhoda, S.M. (2000). Phonostatistics and Phonotactics of the Syllable in Modern Persian. Helsinki: The Finnish Oriental Society.

  • Gouskova, M. (2004). “Relational hierarchies in Optimality Theory: the case of syllable contact”. Phonology. 21. pp 201-205.

  • Jazayery, M.A. & H. Paper (1961). A Reference Grammar of Modern PERSIAN. Unpublished: University of Michigan.

  • Jespersen, O. (1904). Lehrbuch der Phonetik. Leipzig / Berlin: B.G. Teubner.

  • Kord-e Zafaranlu Kambuziya, & M. Zolfaghari Serish (2006). “Sonority hierarchy principle in CVCC syllable of Persian”. Humanities. 13(1). pp 107-122.

  • Kramsky, J. (1939). “A study in the phonology of Persian”. Archiv Orienta'lni'. Vol. 11-12. pp 66-83.

  • Majidi, M. R. (1986). Strukturelle Grammatic des Neupersischen, I: Phonologie. Hamburg: Helmut Buske Verlag.

  • Murray, R.TW. & T. Venemann (1983). “Sound change and syllable structure in Germanic phonology”. Language. 59. pp 514-528.

  • Nye, G. E. (1954). The Phonemes and Morphemes of Modern Persian. Ph.D. Dissertation. University of Michigan.

  • Scott, C.T. (1964). “Syllable structure in Persian”. Anthropological Linguistics. 6. pp 27-30.

  • Sievers, E. (1881). Grundz ge der Phonetik. Leipzig: Breitkopf and Hartel.