بررسی تأثیر عناصر دستوری و وام واژه های زبان فارسی بر زبان کشمیری

نویسندگان
1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس
2 دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس
3 استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
زبان کشمیری از گروه زبان‌های «داردی» از خانواده زبان‌های هندوایرانی است که در دره کشمیر و نواحی آن رواج دارد.. به دلیل تماس طولانی‌مدت این زبان با زبان فارسی از سده چهاردهم تا سده نوزدهم میلادی، زبان فارسی هم از لحاظ ادبی و هم از نظر زبانی تأثیری عمیق بر آن گذاشته است. این تأثیر را می‌توان در سه بخش وام‌گیریواژگانی، تغییراتواجی و وام‌گیریدستوری مورد بررسی قرار داد. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان نفوذ زبان فارسی از لحاظ عناصر دستوری و وام‌واژه‌‌ها در زبان کشمیری بوده است که با استفاده از منابع موجود و پژوهش‌های پیشین برای تأیید و آشکار کردن پیوندهای فرهنگی ایران و کشمیر از زمان‌های کهن و در دوره‌های تاریخی مختلف انجام شده است. نوآوری این پژوهش در این امر نهفته است که نفوذ و تأثیر بنیادین زبان فارسی بر کشمیری را مورد بررسی قرار می‌دهد و اشاره می‌کند که این تأثیر به دلیل نفوذ اسلام در این سرزمین توسط عارفان و مبلّغان مسلمان صورت گرفته است. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که نفوذ زبان فارسی علاوه بر وام‌گیری واژگانی، در ژرف‌ساخت زبان کشمیری باعث تحولاتی در ساخت‌های دستوری شده است و اگر این تأثیر با توجه به دلایلی که ذکر شده است، ادامه پیدا می‌کرد، چه‌بسا جایگزین زبان کشمیری می‌گردید. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وام‌واژه‌های زبان فارسی در زبان کشمیری، تحولات معنایی این واژه‌ها و همچنین تغییرات واجی وام‌واژه‌ها و بررسی میزان نفوذ زبان فارسی در عناصر و ساخت‌های دستوری این زبان است.

کلیدواژه‌ها


  • ابوالقاسمی، محسن (1381). دستور تاریخی زبان فارسی. تهران: سمت.

  • امینی، رضا (1393). «دوگان‌سازی در زبان ترکی». دوماهنامه جستارهای زبانی. د 5. ش 3 (پیاپی 19). صص 27-54.

  • انوری، حسن و حسن احمدی گیوی (1367). دستور زبان فارسی (ج 1). تهران: فاطمی.

  • بختیاری، رحمان (1384). «درآمدی بر معنی‌شناسی تاریخی». مجله مطالعات ایرانی. س 4. ش 7. صص 115-130.

  • پیرغلام، حسن (1379). تاریخ حسن. ‌ج 2. کشمیر: سازمان تحقیق و اشاعات سری‌ناگر.

  • رادفر، ابوالقاسم (1385). کشمیر، ایران صغیر. تهران: مرکز آفرینش‌های‌ فرهنگی.

  • سبحانی، توفیق (1377). نگاهی به تاریخ و ادب فارسی در هند. تهران: شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی.

  • صفوی، کوروش (1379). درآمدی بر معنی‌شناسی. تهران: سازمان تبلیغات اسلامی.

  • طاهری، اسفندیار (1389). «تحولhṷ- ایرانی باستان در گویش‌های ایرانی». زبان‌شناخت. ش 2. صص 71-86.

  • کلباسی، ایران (1371). ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروز. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.

  • لازار، ژیلبر (1384). دستور زبان فارسی معاصر. ترجمه مهستی بحرینی. تهران: هرمس.

  • ‌ناجی منور و شفیع شوق (1391). تاریخ زبان و ادب کشمیری. کشمیر: علی‌محمد سنز.

  • شیراز مجله دو ماهه (1997). جلد 31. ش 1. کشمیر: آکادمی فرهنگی و هنر کشمیر.



  • ·      Bamzai. N. K. Prithivi (1973). A History of Kashmir. Political Social, Cultural, from the Earliest Times to the Present Day. 2nd ed. Delhi: Metropolitan Book Col.

  • Biber, Douglas & S. Conrad (2009). Register, Genre and Style. Cambridge: Cambridge University Press.

  • Black, G. F. (1916). Romani and Dard. New York: Public library.

  • Grierson Abraham, G. (1906). The Pisaca Languages of North-western India. London: Royal Asiatic society.

  • Grierson Abraham, G. (1985). A Dictionary of the Kashmiri Language: Compiled Partly from Materials Left by the Late Pandit Isvara Kaula. India: D.K. Publishers Distributors.

  • Grierson Abraham, G. (2012). A Dictionary of the Kashmiri Language: Compiled Partly from Materials Left by the Late Pandita Series. No, Assisted by Mahamahopadhyaya Lab, forgotten books.

  • Hadi, N. (1995). Dictionary of Indo-Persian Literature. New Delhi.

  • Haspelmath, Martin. A. (2001). Language Typology and Language Universals: An International Handbook (Vol. 20). Berlin: Walter de Gruyter.

  • Jettmar, K. (1991). “Chilas”. Encyclopaedia Iranica. Vol. V. Fasc. 4. Pp. 401-403.

  •  Kachru. B. Braj (1969). Kashmiri and Other Dardic Languages. In Sebeok T A (ed). Current trends in Linguistics 5: linguistics in South Asia. Paris: the Hague museum.

  • Kahnemuyipour, A. (2000). On the Derivationality of some InflectionalAffixes In Persian. Chicago: LSA.

  • Kak. A.; A. Panzoo; F. Oveesa & M. Nazima (2008). “Phonological variation in Srinagar variety Of Kashmiri”. Nepalese Linguistics. Vol. 23. Pp. 116-25.

  • Katz. Jerold. J. (1979). Semantics and Conceptual change. MIT Press.

  • Koul, N. Omkar & K. Wali (2002). Kashmiri: A Cognitive-Descriptive Grammar (Descriptive Grammars). New York: Routledge.

  • Koul, N. Omkar & K. Wali (2006). Modern Kashmiri Grammar. Hayettsville, Md.

  • Koul, N. Omkar & P. E. Hook (1984). Aspects of Kashmiri Linguistics. New Delhi: Bahri Publication Pvt. Ltd.

  • Koul, N. Omkar (2012). “Kashmir IV. Persian Elements in Kashmiri”. Encyclopaedia Iranica. Vol. XVI. Fasc. 1. Pp. 56-61.

  • Koul, N. Omkar (2005). Studies in Kashmiri Linguistics. Delhi: Indian Institute of Languages.

  • Masica, P. Colin (1991). The Indo-Aryan Languages. Cambridge: Cambridge University Press.

  • Matras, Y. (1998). “Utterance modifiers and universals of grammatical borrowing.”Linguistics. 36. Pp. 281-331.

  • Matthews, P.H. (1991). Morphology. 2nd edition. Cambridge, England: Cambridge University Press.

  • Morgenstierne, G. (1941).  The Phonology of Kashmiri. In Acta        Orientalia. Vol. 1. Pp. 79-99. Based on a comparison of transcription   systems used for Kashmiri vowels by Grierson, Bailey, Fifth, Stein, lmslie              and Govind Kaul; the author discusses the inventory of Kashmiri vowels.

  • Silva-Corvalan, C. (1994). Language Contact and Change: Spanish in Los Angeles. Oxford: Clarendon Press.

  • Sims-Williams, N. (1989). Sogdian and other Iranian Inscriptions of the Upper Indus I. Corpus Inscriptionum Iranicarum, London.

  • Singh, Kh. (2006). The Illustrated History of the Sikhs. India: Oxford University Press.

  • Stein, M. A. (Tr.) (2007). Kalhana's Rajatarangini: A Chronicle of the Kings of Kashmir 1-3 (Reprint ed.). Srinagar, India: Saujanya Books.

  • Weber. S. (2012). "Kashmir. Persian Language in Kashmir". Encyclopaedia Iranica. Vol. XVI. Fasc. 1. pp. 51-54.