«تمیز» اصطلاحی است که در نحو عربی و فارسی کاربرد دارد. این اصطلاح در دستورهای قدیمترِ فارسی معادل همان تمیز عربی است، اما بهتدریج بیشتر برای متمم مفعول بهکار رفته است، یعنی نقشی که ابهام را از مفعولِ فعلهایی مانند دانستن، نامیدن، پنداشتن و... میزداید. امروز در دستور فارسی بیشتر از «تمیز» همین معنا اراده میشود. این گفتار نخست درپی آن است تا مشخص کند تمیز از کِی و از سوی چه کسی مصطلح شده است و این مفهوم چه معادلهای دیگری دارد. دوم آنکه توصیفی از تمیز و فعل و مفعولِ مرتبط با آن بهدست دهد.در راستای هدف نخست کتب دستور زبان فارسی (مطابق نظمی تاریخی) مطالعه و برای تحقق هدف دوم از بررسیای پیکرهبنیاد بهره برده شد که برخی از نتایج بهدستآمده از آن چنین است: از میان این افعال فارسی فعل «دانستن» و سپس افعال دیدن، نامیدن، شمردن (شماردن) و گفتن، بیش از افعال دیگر با تمیز بهکار رفته است. بیشترِ این افعال در ساختهای ظرفیتی متفاوتی ظاهر میشوند، اما برخی از آنها تنها یک ساخت دارند و آن «فاعل، مفعول، تمیز» است، مانندِ نامیدن و محسوب کردن. تمیز عمدتاً در قالب گروه اسمی و سپس گروه صفتی و گروه حرف اضافهای و بهندرت بهشکل بند و ضمیر ظاهر میشود. نزدیک به تمام تمیزها با مفعول مستقیم و معدودی از آنها با مفعول حرف اضافهای میآیند. حضور مفعول در جمله به هر شکلی لازم است. به همین دلیل، شکل مجهول این افعال تمیز را از دست میدهند؛ به جز افعالی مانند یاد شدن، گفته شدن و اطلاق شدن که در حالت مجهول نیز مفعول حرف اضافهای دارند.
ارژنگ، غلامرضا (1374). دستور زبان فارسی امروز. تهران. نشر قطره.
انوری، حسن و احمدی گیوی، حسن (1390). دستور زبان فارسی2. ویرایش چهارم. تهران: فاطمی.
پشابادی، یدالله؛ خوارزمی، حمیدرضا؛ ببربیان، وحیدرضا (1394). «بررسی تطبیقی تمیز در دستور زبان فارسی و عربی». مجلۀ مطالعات انتقادی ادبیات. س 2. ش 6 (پیاپی). صص 63-83.
خیّامپور، ع (1344). دستور زبان فارسی. چ 5. تبریز: کتابفروشی تهران.
دهخدا، علیاکبر و همکاران (1377). لغتنامه. زیر نظر محمد معین و جعفر شهیدی. ج 15. چ 2 از دورۀ جدید. تهران: مؤسسۀ انتشارات و چاپ دانشگاه تهران با همکاری انتشارات روزنه.
زینمی شندونی چینی، محمّدبن حکیم (1388). منهاج الطّلب. تحقیق و بررسی دکتر سیّد ابوطالب میرعابدینی. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
شریعت، محمدجواد (1372). دستور زبان فارسی. چ 6. تهران: اساطیر.
شیخ بهایی، بهاءالدین محمد بن حسین عاملی (بیتا) الفوائد الصّمدیّه. از مجموعۀ جامع المقدمات. افست چاپ سنگی به خط حاجّ طاهر خوشنویس در 1365ق. تهران: انتشارات علمیّۀ اسلامی.
صادقی، علیاشرف؛ ارژنگ. غلامرضا (1358). دستور)سال چهارم آموزش متوسّطه). تهران. سازمان کتابهای درسی ایران.
راسخ مهند، محمد (1384). «بررسی ویژگیهای تمیز در زبان فارسی». نامۀ فرهنگستان. ش 27. صص 47-54.
صیّادی، احمدرضا؛ منصفی. مصطفی (1387). «نکتهها و ناگفتههایی دربارۀ تمیز». دستور (ویژهنامۀ نامۀ فرهنگستان). ش 4. صص 209-215.
طباطبایی، علاءالدین (1395). فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی. تهران: فرهنگ معاصر.
طبیبزاده، امید (1385). ظرفیت فعل و ساختهای بنیادین جمله در فارسی امروز. پژوهشی بر اساس نظریۀ دستور وابستگی. تهران: نشر مرکز.
طبیبزاده، امید (1388). «نقدی بر نقد تمیز». دستور (ویژهنامۀ نامۀ فرهنگستان). ش ه. صص 207-215.
طبیبزاده، امید (1390). دستور زبان فارسی: بر اساس نظریۀ گروههای خودگردان در دستور وابستگی. تهران: نشر مرکز.
فرشیدورد، خسرو (1384). دستور مفصّل امروز بر پایۀ زبانشناسی جدید. چ 2. تهران: سخن.
لازار، ژیلبر (1384). دستور زبان فارسی معاصر. ترجمۀ مهستی بحرینی. توضیحات و حواشی: هرمز میلانیان. تهران: هرمس. مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها.
مدرّس تبریزی خیابانی، میرزا محمّد علی (1388). دستور زبان فارسی (مقدمۀ قاموس المعارف). به اهتمام حمیده حجازی. تهران: مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مکگیل.
مشکوهالدّینی، مهدی (1392). دستور زبان فارسی بر پایۀ نظریۀ گشتاری. ویرایش 2. چ 13. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
میرزائی، آزاده (1394). «هر فعل یک واقعیت رخدادی: نظام فعل در زبان فارسی». دستور (ویژهنامۀ نامۀ فرهنگستان). ش 11. صص 57-92.
وحیدیان کامیار، تقی؛ عمرانی. غلامرضا (1383). دستور زبان فارسی (1). چ 6. تهران: سمت.
وحیدیان کامیار، تقی (1389). «تمیز یا ممیّز چیست؟». فصلنامۀ تخصصی ادبیّات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد. ش 27. صص 42-47.
Thompson, Geoff (2014). Introducing Functional Grammar. Third edition. London & New York: Routledge.