اصول ساده‌سازی متن‌هایِ کهنِ ادبی: مطالعۀ موردی کلیله و دمنه

نوع مقاله : مقالات علمی پژوهشی

نویسندگان
1 دانشیار زبان‌شناسی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
2 کارشناس ارشد، زبان‌شناسی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
چکیده
متن‌های کلاسیک ادبی دارای اهمیت فرهنگی خاصی هستند، با وجودی که گویشوران فارسی‌زبان هنوز می‌توانند این متن‌های کهن را پس از صدها سال بخوانند و بفهمند (و این ویژگی خاص زبان فارسی است)، ولی این امر، به‌دلیل تغییرات واژگانی و تا حدی نحوی، برای نسل جوان و نوآموزان به‌سختی امکان‌پذیر است. از این رو، بسیاری از این متن‌ها برای کودکان و گاه بزرگ‌سالان ساده‌سازی شده‌ است. در این پژوهش، کوشش شده است با بررسی داستانِ «موش آهن‌خور» از کلیله و دمنه با نمونه‌های ساده‌شدۀ آن مقایسه شود تا ضمن بررسی چگونگی تغییرات متن ادبی در روند ساده‌سازی‌ها، روش‌های ساده‌سازی استخراج شود و در‌نهایت، الگویی کلی برای روند ساده‌سازی متن‌های کهن و کلاسیک ارائه شود. در‌نتیجه، چگونگی ساده‌سازی و شناسایی ابزارهای واژگانی ـ دستوری مسئله‌ای این پژوهش بوده است. دلیل انتخاب کلیله و دمنه از یک سو این است که از نثرهای فنی و مصنوع فارسی به‌شمار می‌آید و از سوی دیگر، بارها ساده‌نویسی شده است. در این بررسی، تغییرها در چهار سطح صرفی، نحوی، واژگانی و متنی طبقه‌بندی شده است. با توجه به بررسیِ انجام‌گرفته، سه نوع رویکرد به سازوکار ساده‌سازی متن‌های ادبی کهن فارسی مشاهده می‌شود: 1. گرایش به وفاداری هم به محتوا و هم در صورت متن اصلی، 2. گرایش به وفاداری به محتوا و دست‌کاری در صورت متن اصلی و 3. گرایش به دست‌کاری هم در محتوا و هم در صورت متن اصلی. بنابراین، صورت همیشه دستکاری شده است. همچنین، دستکاری‌ها را می‌‌توان در چهار سطح واژگانی، صرفی، نحوی و متنی دسته‌بندی کرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


Crossley, S. A., Louwerse, M. M., McCarthy, P. M. & McNamara, D. S. (2007). “A Linguistic Analysis of Simplified and Authentic Texts”. The Modern Language Journal, 91 (1), 15– 30.
Crossley, S.A., Allen, D., & McNamara, D.S. (2011). Text simplification and comprehensive input: A case for intuitive approach. Language Teaching Research. 16(1), 89-108.
Ellis, R. (1994). The study of second language acquisition. Oxford: Oxford University Press.
Hill, D. (1997), “Graded (basal) readers Choosing the best”, Language Teacher, 21, 21–26.
Honeyfield, J. (1977). “Simplification”, TESOL Quarterly, 11, 431–440.
Johnson, P. (1982). “Effects on reading comprehension of building background knowledge”. TESOL Quarterly, 16, 503–516.
Kuo, C. (1993). “Problematic issues in EST materials development”. English for Specific Purposes, 12, 171– 181.
Shook, D. (1997), “Identifying and overcoming possible mismatches in the beginning reader-literary text interaction”. Hispania, 80, 234–243.
Simensen, A. M. (1987). “Adapted readers: How are they adapted?”, Reading in a Foreign Language, 4, 41– 57.
Tomlinson, B. (1998). “Comments on part A”. In B. Tomlinson (ed.), Materials development in language teaching (pp. 146–148). Cambridge: Cambridge University Press.
Vincent, M. (1983). “Writing non-fiction readers”. In R. R Jordan (Ed.), Case studies in ELT (pp. 170–178). London: Collins ELT.
Widdowson, H. G. (1978). Teaching language as communication. Oxford: Oxford University Press.
Young, D. J. (1999). “Linguistic simplification of SL reading material: Effective instructional practice?”, Modern Language Journal, 83, 350– 366.