نمود کامل یا زمان دستوری تقدمی؟ تأملی در بحث نمود در زبان فارسی

نوع مقاله : مقالات علمی پژوهشی

نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
2 استادیار گروه زبان‌شناسی، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
چکیده
عموماً ساخت‌های اصطلاحاً کامل نظیر گذشتۀ نقلی (حال کامل) و گذشتۀ بعید (گذشتۀ کامل) را دربردارندۀ نمود کامل‌ تلقی می‌کنند. پژوهش حاضر با نگاهی موشکافانه به مقولۀ نمود دستوری و زمان دستوری و تعاریف آن‌ها، نشان می‌دهد آنچه در زبان فارسی تحت عنوان «نمود کامل» از آن بحث می‌شود، اساساً یک مفهوم زمانی است. با قائل شدن به موقعیت مرجع، در کنار موقعیت رویداد و موقعیت گفتار، می‌توان نشان داد که در گذشتۀ بعید و گذشتۀ نقلی و اقسام آن، موقعیت مرجع لزوماً بعد از موقعیت رویداد قرار دارد. به‌عبارت دیگر، این مفهوم نشانگر آن است که یک موقعیت پیشینی همچنان در موقعیتی پسینی موضوعیت دارد. از آنجایی که لازمۀ این مفهوم، کامل شدن رویداد نیست، اطلاق «کامل» نیز بدان، نادقیق است. به همین دلیل، به جای اصطلاح نمود کامل در این پژوهش، اصطلاح زمان دستوری تقدمی معرفی می‌شود. نگارندگان با استدلال‌هایی همچون عملکرد قیدهای زمان و کارکرد صفت‌های فعلی در محیط‌های غیرفعلی ضرورت قائل شدن به موقعیت مرجع را در تعیین زمان‌های دستوری نشان می‌دهند. صفت‌های فعلی به‌عنوان واژه‌هایی مستقل در نقش‌های صفت و همچنین در ساختمان فعل‌های اصطلاحاً کامل، فعل‌های مجهول، محمول‌های مرکب و عبارت وصفی مشارکت دارند. در تمامی این کاربردها تک‌واژ «-ته/ده» مسئول بازنمایی زمان دستوری تقدمی است. این پژوهش با بازنگری در رویکردهای پیشین نشان می‌دهد که زمان دستوری علاوه‌بر بازنمایی جایگاه موقعیت مرجع و موقعیت گفتار در قالب تقسیم‌بندی سه‌شقی گذشته/حال/آینده، جایگاه موقعیت مرجع و موقعیت رویداد را نیز بازنمایی می‌کند. به‌عبارت دیگر، زمان دستوری یک فعل برآیندی از شقوق دوگانۀ تقدمی/غیرتقدمی و شقوق سه‌گانۀ گذشته/حال/آینده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


امیدواری، آرزو و ارسلان گلفام، ۱۳۹۶، «بررسی گواه‌نمایی در زبان فارسی: رویکردی رده‌شناختی»، جستارهای زبانی، د۸، ش۱: ۷۹-۹۹.
انوری، حسن و حسن احمدی‌گیوی، ۱۳۷۶، دستور زبان فارسی ۲، تهران: فاطمی.
انوشه، مزدک، ۱۳۹۴، «فرافکن‌های نمود و زمان در صفت‌های فاعلی مرکب: بر پایۀ نظریۀ صرف توزیعی»، جستارهای زبانی، ش۲۶، ۴۹-۷۲.
برزگر، حسن و غلامحسین کریمی‌دوستان، ۱۳۹۶، «نمود واژگانی در افعال مرکب مشتق از صفت در زبان فارسی»، پژوهش‌های زبانی، س۸، ش۱: ۴۱-۵۷.
چراغی، زهرا و غلامحسین کریمی‌دوستان، ۱۳۹۲، «طبقه‌بندی افعال زبان فارسی براساس ساخت رویدادی و نمودی»، پژوهش‌های زبانی، س۴، ش۲: ۴۱-۶۰
حبیب اصفهانی، میرزا، ۱۳۲۴ق، دبستان پارسی (برای نوآموزان پرداخته شده است)، چاپ دوم، تبریز: کتابخانۀ تربیت.
حق‌شناس، علی‌محمد و همکاران، ۱۳۸۷، دستور زبان فارسی ویژۀ دوره کاردانی و کارشناسی زبان و ادبیات فارسی تربیت معلم، تهران: مدرسه.
خانلری، پرویز، ۱۳۵۱، دستور زبان فارسی، تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران.
خانلری،‌ پرویز، ۱۳۶۵، تاریخ زبان فارسی، تهران: نشر نو.
خیامپور، عبدالرسول، ۱۳۳۳، دستور زبان فارسی، چاپ اول، تبریز: دانشگاه تبریز.
درزی، علی و سمیرا جعفری، ۱۳۹۸، «بررسی مقوله‌های نمود و زمان فارسی در قالب هندسۀ مشخصه‌ها»، پژوهش‌های زبان‌شناسی، ش۲۱: ۹۷-۱۱۸.
رضایی، والی، 1393، «گواه‌نمایی در زبان فارسی امروز»، پژوهش‌های زبانی، سال 5، شماره 1: 21-40.
شریعت، محمدجواد، ۱۳۶۴، دستور زبان فارسی، تهران: اساطیر.
صادقی، علی‌اشرف و غلامرضا ارژنگ، ۱۳۵۸، دستور، سال چهارم، آموزش متوسطه عمومی فرهنگ و ادب، تهران: سازمان کتاب‌های درسی
عموزاده، محمد و همکاران، 1396، «ابعاد معناشناختی فرافکنی اشاری ماضی نقلی در زبان فارسی»، پژوهش‌های زبانی، سال 8، شماره 1: 99-116.
فرشیدورد، خسرو، ۱۳۸۲، دستور مفصل امروز، تهران: سخن.
قریب، عبدالعظیم و همکاران، ۱۳۵۰، دستور زبان فارسی، تهران: کتابفروشی مرکزی.
قریب، عبدالعظیم، ۱۳۳۰ق، دستور زبان فارسی به اسلوب السنۀ مغرب زمین، دورۀ سوم، چاپ دوم، تهران: بی‌نا.
لازار، ژیلبر، ۱۳۸۹، دستور زبان معاصر فارسی، ترجمۀ مهستی بحرینی، توضیحات و حواشی هرمز میلانیان، تهران: هرمس.
ویسی‌حصار، رحمان و بابک شریف، ۱۳۹۸، «معنی‌شناسی و کاربردشناسی حال کامل در زبان فارسی»، پژوهش‌های زبان‌شناسی، ش۲۰: ۱۵-۳۲.
ویسی‌حصار، رحمان، ۱۳۹۷، «نمودگردانی در زبان فارسی: رویکردی مشخصه‌بنیان»، زبان‌شناسی تطبیقی، ش۱۵: ۱۳۵-۱۵۷.
Clarke, S. 2013. Aspectual scope and contrast in English and Japanese. Doctoral Dissertation, University of Toronto.
Comrie, B. 1976. Aspect. New York and Cambridge: Cambridge University Press.
Cowper, E. 2010 . Where auxiliary verbs come from. In Proceedings of the 2010 annual conference of the Canadian Linguistic Association. Concordia University, Montreal.
De Swart, H. 1998. Aspect Shift and Coercion. Natural Language & Linguistic Theory, 16: 347-385.
Declerck, R. 2006 The Grammar of the English Tense System: A Comprehensive Analysis. Berlin and New York: Mouton de Gruyter.
Declerck, R. 2015. Tense in English: Its structure and use in discourse. London and New York: Rutledge.
Dowty, David. 1979. Word Meaning and Montague Grammar. Dordrecht: Reidel.
Hornstein, N. 1993. As time goes by. Cambridge, Mass.: MIT Press.
Kiparsky, Paul (2002). Event Structure and the Perfect. In David I. Beaver, Luis D. Casillas Martínez, Brady Z. Clark, and Stefan Kaufmann (eds.), The Construction of Meaning. CSLI Publications.
Klein, W. 1994. Time in language. London: Routledge.
Larsson, I. 2009. Participles in time: the development of the perfect tense in Swedish. Doctoral dissertation, University of Göteborg, Göteborg .
Reichenbach, H. 1947. Elements of Symbolic Logic. New York: Collier-Macmillan.
Swenson, A. 2017. The Morphosemantic and Morphosyntax of the Malayalam Verb. Doctoral Dissertation, MIT.
Van Valin, R. D. 2005 .Exploring the syntax-semantics interface. Cambridge: Cambridge University.
Vendler, Zeno. 1957. Verbs and times. Philosophical review LXVI: 60-143.