Kanani E. Analyzing the poem of "the Death of Nasseri" by Ahmad Shamlou based on the Pattern of “I” as Dominant and “Other” as Defeated Proposed by Eric Landowski Model. LRR 2019; 10 (3) :143-168
URL:
http://lrr.modares.ac.ir/article-14-26050-fa.html
دکتری تخصصی، استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کوثر بجنورد، بجنورد، ایران. ، ebrahimkanani@kub.ac.ir
چکیده: (9601 مشاهده)
نشانهشناسی در چرخشی پارادایمی به رویکردی پساساختارگرا با دورنمایی پدیدارشناختی گرایش پیدا میکند. حاصل این تحول، قائل شدن به جایگاه سوژۀ تندار در فرایند گفتهپردازی و توجه به جریان ادراکی ـ حسی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی در مقولۀ زبان و نشانه است. نشانهشناسی در سطح فرهنگی و اجتماعی نیز برآیند همین نگرش است. در این نگرش، شیوۀ برخورد و تعامل منِ سوژه با دیگری تغییر میکند و معادلات جدیدی میان آنها رقم میخورد. درنتیجه، فضاهای نشانهای جدیدی شکل میگیرد که ارتباط آنها با یکدیگر از نوع تعاملی، تقابلی، طردی و تطبیقی است. چگونگی این تعامل بر الگوی اریک لاندوفسکی مبتنی است و در قالب چهار استراتژی شبیهسازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی قابل توصیف است. برپایۀ این، پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که در فضای گفتمانی شعر «مرگ ناصری» احمد شاملو، عملکرد نشانهای فرهنگ در مقام سپهر نشانهای و نوع برخورد و تعامل خود با دیگری مبتنی بر چه سازوکار نشانه ـ معناشناختی است. هدف از پژوهشِ حاضر نیز بررسی نوع برخورد خود و دیگری و روابط پیچیدۀ آنها در شعر مورد نظر از منظر نشانهشناسی فرهنگی ـ اجتماعی برای تبیین جایگاه فضاهای فرهنگی حاکم بر آن است. با این بررسی میتوان چگونگی تداخل فضاهای نشانهای و درنهایت شکلگیری فضای نشانهای مرکزی را در سطحی اجتماعی ـ فرهنگی توصیف و تبیین کرد.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
نشانه شناسی انتشار: 1398/4/24