1- استادیار زبان فارسی دانشگاه کوثر بجنورد ، ebrahimkanani@gmail.com
2- استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کوثر بجنورد
چکیده: (2382 مشاهده)
قدرت از طریق مدلی زبانشناختی، دلالتهای نهفتهای را که در پس روابط جانشینی، همنشینی و دروننشانهای شکل میگیرد، بازتعریف میکند. بررسی سازوکارهای زبانی متون مقدس، فلسفی و عرفانی نشان میدهد که قدرت الهی با نفوذ در ساختارهای زبانی گفتمان و تأثیرگذاری بر آن، تسلط فراراوی را در متن بازنمایی میکند. با توجه به اینکه مثنوی مولانا، از کلانروایتهای عرفانی است، مسأله اصلی این است که چگونه ایدئولوژی قدرت الهی در گفتمان عرفانی، ساختارهای زبانی و نوع روایتگری انواع راوی را در آن مفصلبندی میکند و خود به یک فراراوی تبدیل میشود. از این روی، در مقالۀ حاضر پس از تبیین ارتباط بین زبان گفتمان و روایت با رویکرد گفتمان روایی، تأثیر باورمندی به قدرت الهی بر ساختار زبانی گفتمان و شیوۀ روایتگری انواع راوی در مثنوی، واکاوی شدهاست. نتیجه حاکی از آن است که در گفتمان عرفانی مولانا ایدئولوژی قدرت الهی، همانند فراراویی مسلط از بیرون قصه، بر روی ساختار زبان گفتمان و ذهن راوی تأثیر میگذارد که در این حالت مؤلف- راوی درون متن بزرگتر هستی قرار گرفته است و فراراوی/ خداوند با او یکی شده و او از زبان فراراوی مینویسد. همچنین، قدرت الهی با شگردهایی چون: گزینشهای زبانی، چشماندازِ غیرقابل دسترس بودن فرامن و نحوه کانونیسازی ثابت و چندگانه، از درون روایت سبک ذهن راویان نسبت به فراراوی/ خداوند را سامان میبخشد و از این طریق، ایدئولوژی پنهان در ساختارهای زبانی گفتمان حاکم بر ذهن نویسنده را بازنمایی میکند و درنهایت مانند صدایی فراتر از همه صداها اجزای گفتمان عرفانی را تحت سیطرۀ خویش نگه میدارد.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
تحلیل گفتمان انتشار: 1402/3/10