دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، استادیار گروه زبانشناسی ، f_bahrami@sbu.ac.ir
چکیده: (716 مشاهده)
پسوند اشتقاقی «ـَک» از جمله وندهایی است که هم به پایههای مختلف متصل میشود و هم معانی بسیار متنوعی حاصل میکند. شواهد تاریخی نشان میدهد که علیرغم این تنوع رفتاری، تمامی مشتقات از وندی واحد حاصل شدهاند که از قابلیت چندمعنایی بالایی برخوردار است. نوشته حاضر از رهیافت شناختیـردهشناختی پدیده چندمعنایی پسوند مذکور را دنبال کرده و ضمن معرفی (زیر)طرحوارههای ساختی مشتقات و تعیین روابط سلسلهمراتبی آنها در چارچوب صرف ساختی، به فرایندهای استعاره و مجاز به عنوان دو بستر دخیل در این گسترش معنایی پرداخته است و سپس با پیوند دستاوردهای بخش نخست با ملاحظات ردهشناختی نشان میدهد چه ارتباطی میان فرایندهای شناختی دخیل در چندمعنایی و انگیزههای ردهشناختی مترتب بر آنها یعنی اقتصاد و تصویرگونگی برقرار است و چگونه تبیینهای ردهشناختی و به طور خاص مفهوم نقشه معنایی نه تنها صحهای بر دیدگاههای شناختگرایان است، بلکه علاوه بر توضیح چندمعنایی کلان مترتب بر وندافزایی «ـَک»، میتواند موضوعات خاصتری چون وجود چندمعنایی در درون خود یک مشتقِ منفرد را نیز تبیین کند. در این بررسی فرضیه پیوستگی نقشه معنایی در مورد مشتقاتی که توأمان بر بیش از یک معنا دلالت دارند، یا در طول زمان دستخوش تغییر معنا شدهاند نیز تأیید میشود.