1- دانشجوی دکتری ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
2- استاد ادبیات فرانسه، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران. ، a-abbassi@sbu.ac.ir
چکیده: (7472 مشاهده)
نشانه ـ معناشناسی گفتمان در پی کشف روابطی است که به تولید معنا منجر میشوند. در فرایند زایشی گفتمان، سطحیترین لایه با ژرفترین لایه ارتباطی تنگاتنگ دارد. ازجمله عناصر صوری گفتمانی که در زیرینیترین لایهها به تولید معنا منجر میشود، فضاست که اخیراً در مطالعات ادبی مطرح شده است. سکوت غیاب عنصر زبانی در گفتمان است به نحوی که نشانۀ چیزی باشد. اما همین عنصر غایب، بهوسیلۀ عناصر ساختاری و متنی در گفتمان تجلی مییابند و در پسزمینۀ متن حاضر میشوند. سکوت بهعنوان عنصری دلالتگر، در ارتباط با عنصر متضاد خود یعنی صدا دریافت
میشود.
محمود دولتآبادی، نویسندۀ واقعگرای ایرانی، یکی از داستانپردازان ادبیات اقلیمی نیز هست و بر این اساس، فضا در آثارش نقش بسزایی ایفا میکند. به علاوه، با وجود جایگاه ویژۀ زبان در رمانهایش، سکوت نزد وی بهعنوان عنصری معناآفرین بروز مییابد.
پژوهش حاضر، با هدف نشان دادنِ فرایند شکلگیری سکوت در کلیدر و جای خالی سلوچ و با تکیه بر رویکرد تنشی گفتمان و نشانه ـ معناشناسی فضا، سعی دارد سکوت را در برخی از
ساختهای فضابنیان این دو رمان بررسی کند. در این راستا، مطالعۀ ردههای حسّی گفتمان، میدان شنیداری و ارتباط آنها با تکوین سکوت در فضاها اجتنابناپذیر است. همچنین، بررسیها نشان
میدهد که ساختهای گفتمانی از اصل فرایند زایشی تبعیت میکنند و فضاهای هراسآلود و سیاهی که در لایۀ صوری این دو رمان به تصویر کشیده شده، به دور از نقش ارجاعی صرف، در سطحی عمیقتر ناظر به خفقان موجود در دورۀ همعصر این دو رمان، و در ژرفترین لایهها، نشاندهندۀ زوال و مرگ است.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
نشانه شناسی انتشار: 1397/12/17