دانشیار زبان و ادبیات فارسی، پژوهشگاه علوم انسانی و فرهنگی، تهران، ایران. ، hayati@ihcs.ac.ir
چکیده: (3302 مشاهده)
یکی از شیوههای مطالعۀ اشعار دهۀ 1380، واکاوی تقابلهای دوگانه است که بخشهایی از معنا را نشان میدهد، زیرا اگر شاعری ارزشگذاری تاریخی تقابلها را بپذیرد، همسویی خود را با باورهای کلاسیک نشان داده است و اگر آن را نقد کند، تغییرات فکری و فرهنگی را در سطح فردی یا اجتماعی نمایان ساخته است. در تحلیل تقابلهای متن، یکی از موارد بررسی، نوع رابطهای است که نویسنده یا شاعر میان دو سوی تقابل برقرار میکند و از این حیث، شاعران دهۀ 1380 نشان دادهاند، بسیاری از زیربناهای فکری و نوع ارزشگذاریها در نزد آنان تغییر کرده است. هفت شاعر؛ یعنی ساره دستاران، مجید رفعتی، گروس عبدالملکیان، عباس صفاری، سارا محمدی اردهالی، شهاب مقربین و حافظ موسوی، آشکارا خوب و بدِ دو سوی تقابل، و بهعبارت بهتر وجه مثبت و منفی یا ارزش و ضدارزش طرفین تقابل را بیاعتبار دانستهاند؛ و درواقع، بیاعتباری ارزش/ ضدارزشها را در جامعۀ خود نقد کردهاند. روش تحقیق، توصیفی است و سطح مطالعۀ تقابلها، بیشتر واژگانی و مفهومی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد این شاعران، هم دربارۀ تقابلهای عام و شناختهشده تشکیک میکنند؛ هم حوزههای تصویری جدیدی را متناسب با زبان و زمان، برای بیاعتبار دانستن سویههای ارزشی و ضدارزشی تقابلها خلق میکنند.
نوع مقاله:
نقد اثر پژوهشی |
موضوع مقاله:
هنر و علوم انسانی (عمومی) انتشار: 1400/11/1