1- دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان
2- دانشیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان ، M.algone@ltr.ui.ac.ir
چکیده: (1292 مشاهده)
تنش از مفاهیم نقد فرمالیستی و ساختگرایانه است که در اثر ادبی میتواند منتهی به کلیتی ساختارمند شود. بر همین اساس، بررسی تنش در مولفههای شعری اهمیت ویژهای دارد. با این همه، به نظر میرسد علیرغم پژوهشهایی که متوجه تنش و کاربرد آن در متون مختلف هستند، پژوهش نظاممندی که به تنش و عوامل برسازندۀ آن بپردازد، در دست نیست. از سویی دیگر، اشعار منوچهر آتشی بنابر چارچوب ساختاری استوار خود، از ویژگیهای خاصی برخوردار است و قرائتی که بتواند مسئله تنش و چگونگی بروز و ظهور آن را در اشعار وی بررسی کند ضروری به نظر میرسد. بر همین اساس، در این پژوهش کوشیدهایم با رویکردی تحلیلیتوصیفی تنش و عوامل برسازندۀ آن را در اشعار منوچهر آتشی بررسی کنیم. بنابراین با تکیه بر گفتمان معمول، گفتمان پدیدارشناختی و گفتمان ساختارشکنانه به تنش و چگونگی بروز و ظهور آن در اشعار منوچهر آتشی میپردازیم. به این ترتیب، نخست با بررسی ابیاتی از ادبیات کلاسیک، مبانی نظری مورد نظر را تبیین میکنیم و در نهایت با خوانش ساختگرایانه، تنش و عوامل برسازندۀ آن را از برخی از اشعار منوچهر آتشی استخراج میکنیم. در این پژوهش روشن میشود که اگرچه در نگاه نخست آحاد و عناصر یک اثر ادبی در ارتباط با یکدیگر قرار ندارند، بلکه در تقابل با هم به سر میبرند، اما تنش میتواند ضمن آنکه عناصر موجود در کل واحد را در تقابل یکدیگر قرار دهد و منتهی به کلیتی ساختارمند میشود. بنابراین تنش به مثابۀ پیوند میان اضداد در اشکال گوناگونی به پیکرهبندی و ساختمندی شعر منتهی میشود.