استادیار زبانشناسی همگانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
چکیده: (7376 مشاهده)
شرط مجاورت بهعنوان یکی از محدودیتهای نحوی در اعطای حالت در برخی زبانها مانندِ انگلیسی، هلندی، ترکی و هندی بهشمار میرود و تاکنون مطالعات بسیاری دربارۀ وجود و عدم وجود شرط مجاورت در زبانهای گوناگون صورت گرفته است. پژوهشگرانی مانند چامسکی (1981) و استوول (1981) قائل به نقش شرط مجاورت در دستور زایشی بودهاند و برخی پژوهشگران مانند جانسون (1991) نقش مجاورت را در دستور زایشی رد کردهاند. مخالفان حضور شرط مجاورت در دستور زایشی معتقداند که دو اصل فرافکنی و شرطِ دوشاخهایبودن باید جایگزین مجاورت شوند. در این پژوهش کوشش شده است تا کاربرد شرط مجاورت در زبان فارسی بررسی شود. تحلیل دادههای پژوهش نشان میدهد که حالتبخشیِ هستۀ تصریف به فاعل و همچنین حالتبخشیِ فعل به مفعول مستقیمِ مشخص در زبان فارسی تابع محدودیتهای مجاورت نیستند. درحقیقت در زبان فارسی جایگاه مفعول مستقیمِ مشخص در مشخصگرِ گروه فعلی هستهای و هستۀ تصریف در انتهای جمله قرار گرفتهاند که امکان مجاورت میان هستۀ تصریف و فاعل و همچنین مجاورت میان فعل و مفعول مستقیمِ مشخص در فارسی وجود ندارد؛ اما حالتبخشی حرف اضافه به گروه اسمی و فعل به مفعول مستقیمِ نامشخص تابع محدودیتهای مجاورتاند. بنابراین میان شرط مجاورت و مشخصبودگی رابطهای مستقیم وجود دارد.
انتشار: 1394/10/1