بررسی معنایی و دسته‌بندی حروف اضافه زبان فارسی بر‌پایه نظریه لیبر

نویسندگان
1 استادیار زبان انگلیسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
2 دانشجوی دکتری زبان‌شناسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
چکیده
لیبر (2004 & 2009) نظریه‌ای تجزیه‌مدار با هفت مؤلفۀ معنایی و یک اصل به نام اصل هم‌نمایگی ارائه کرده است. در این نظریه هر عنصر زبانی یک اسکلت معنایی و یک بدنۀ معنایی دارد. اسکلت از یک یا چند مؤلّفه معنایی و یک یا چند موضوع ساخته می‌شود. بدنۀ معنایی‌ دو لایه دارد: 1. لایه‌ای که مانند اسکلت از یک گویشور به گویشوری دیگر نسبتاً ثبات دارد و می‌توان آن را نشان داد؛ 2. لایه‌‌ای که اطلاعاتِ کلی و دانش فرهنگ‌نامه‌ای دارد و‌ بسیار روان است. اصل هم‌نمایه‌سازی، موضوع‌های دو یا چند عنصر واژگانی را با یکدیگر هم‌نمایه می‌کند و عنصری دیگر می‌سازد که به یک مدلول واحد دلالت می‌کند.
این نوشتار ویژگی‌های معنایی حروف اضافۀ زبان فارسی را برپایۀ مؤلفه‌های معنایی بررسی و سپس دسته‌بندی می‌کند. دستاورد این نوشتار این است که حروف اضافه نیز مانند سایر اقسام کلام، نقش معنایی دارند و در نتیجه اسکلت و بدنۀ معنایی آنان ضعیف است. همچنین می‌توان بر پایۀ نقش معنایی، آن‌ها را دسته‌بندی کرد.

کلیدواژه‌ها


  • راسخ‌مهند، محمد (1389). «بررسی معانیِ حروف اضافۀ مکانیِ فرهنگ سخن بر اساسِ معنی‌شناسی شناختی». ادب پژوهی. ش 14. صص 49-66.

  • روبینز، آر. اچ. (1381). تاریخمختصرزبان‌شناسی. علی‌محمد حق‌شناس. تهران: نشر مرکز.

  • زاهدی، کیوان و عاطفه محمدی زیارتی (1390). «شبکۀ معنایی حرف اضافۀ فارسیِ از در چهارچوب معنی‏شناسیِ شناختی»، تازه‏های علوم شناختی. س13. ش1. صص 67-80.

  • سراجیان اردستانی، مهدخت (1389). «بررسی چندمعنایی حرف اضافۀ از در قالب نظریۀ معنی‌شناسیِ شناختی». پازند. س6. ش 22-23. پاییز و زمستان. صص 45-63.

  • صادقی، علی‌اشرف (1349). «حروف اضافه در فارسی معاصر». نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی تبریز. ش 95-96. پاییز و زمستان. صص 441-470.

  • کلباسی، ایران (1380). ساخت اشتقاقی در فارسی امروز. تهران: پژوهشگاه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.

  • گلفام، ارسلان (1386). اصول دستور زبان. تهران: سمت.

  • گلفام، ارسلان و دیگران (1388). «بررسیِ حرفِ اضافه (از) در چارچوب معناشناسیِ شناختی و مقایسۀ آن با رویکردِ سنتی». فصلنامۀ زبان و زبان‌شناسی. ش10. پاییز و زمستان. صص 80-69.

  • مختاری، شهره و حدائق رضایی (1392). «بررسی شناختیِ شبکۀ معنایی حرف اضافۀ «با» در زبان فارسی». مجلۀ زبان‌شناسی و گویش‌های خراسان. دانشگاه فردوسی مشهد. ش پیاپی 9. پاییز و زمستان. صص 73-94.

  • نقی‌زاده، محمود (1384). مقایسۀ حروف اضافه مکانی در فارسی و انگلیسی براساس زبان‌شناسی شناختی. پایان‌نامۀ دکتری. به راهنمایی دکتر محمد عموزاده. دانشگاه اصفهان.

  • وفایی، سید (1355). «حروف اضافه در زبان فارسی معاصر: موارد استعمال و خصوصیات نحوی آن‌ها». مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز. ش117. بهار. صص 49-74.

    • Bierwisch, M. (1996). “How much space gets into language?”. In Paul Bloom, Mary Peterson, Lynn Nadel & Merrill Garrett (Eds.). Language and Space. (pp. 31-76). Cambridge. MA: MIT Press.

    • Jackendoff, R. (1983). Semantics and Cognition. Cambridge. MA: MIT Press.

    • Lieber, R. (2004). Morphology and lexical semantics. Cambridge: Cambridge University Press.

    • Lieber, R. (2009). “A lexical semantic approach to compounding”. In Rochelle Lieber & Pavol Stekauer (Eds.) (pp. 78-104). The Oxford Handbook of Compounding. Oxford: Oxford University Press.

    • Svenonius, P. (2004). “Adpositions, Particles and the Arguments They Introduce. Ms. University of TromsØ. Retrieved September 5, 2014 from Wolrd Wide Web: http//ling.auf.net/lingBuzz/000042.

    • Golfam, A. & F. Yousefi Rad (2010). “A cognitive Semantic Approach to Persian Spatial Prepositions, a Pedogogical Perspective, case study: Persian preposition  /d{r/”. Pazhuhesh-e Zabanha-ye Khareji. No. 56. Special Issue. In English. Spring. pp. 167-179.