نام‌دهی و طبقه‌بندی کنشگران اجتماعی در داستان «آل» بر اساس الگوی ون لیوون

نویسندگان
1 استادیار گروه زبان‌شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
2 دانشجوی دوره دکتری زبان‌شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
چکیده
الگوی ون لیوون (2008) تحت عنوان «بازنمایی کنشگران اجتماعی»، الگویی در چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، و ابزاری برای پژوهشگران است تا کشف کنند کارکردهای اجتماعی که در لایه‌های زیرین گفتمان لانه گرفته‌اند، چگونه در لایه‌های زبرین بازنمایی می‌شوند. در این پژوهش، داستان «آل» نوشتۀ محمد بهمن‌بیگی، به­عنوان گفتمانی مربوط به عشایر کشورمان، در چهارچوب الگوی یاد­شده بررسی می‌شود. در این مسیر معلوم می­شود که نویسنده چگونه از نام‌دهی و طبقه‌بندی کنشگران اجتماعی برای بیان دیدگاه‌های خود استفاده کرده و آیا نام‌دهی و طبقه‌بندی کنشگران می‌تواند دیدگاه عشایر را در دوره‌ای که هنوز سواد‌آموزی به ایل راه نیافته بود، نسبت به آنان روشن کند؟ نتایج پژوهش نشان داد که بازنمایی کنشگران در داستان «آل» هدفمند و در جهت کنترل دیدگاه‌های اجتماعی است. نویسنده با استفاده از مؤلفه‌های نام‌دهی و طبقه‌بندی، دیدگاه خود را با شیوه‌ای پوشیده بیان کرده و ستم جامعه به زن را به­تصویر کشیده است. نویسنده از طرفی با بازنمایی‌های عام، زنان ایل را به­عنوان کنشگرانی درگیر در معضلات اجتماعی یکسان بازنمایی می‌کند و از طرف دیگر با بازنمایی خاص، آن­ها را با هویتی مستقل و متمایز نشان می‌دهد. ارزش‌دهی مردان ایل مثبت و بیانگر دیدگاه عشایر نسبت به جنس مذکر است، اما ارزش­گذاری زنان با توجه به موقعیت اجتماعی حاکم بر متن، سیال است. نویسنده با استفاده از مؤلفۀ هویت ‌درهمی، شخصیت اصلی داستان را زنی درگیر در فعالیت‌های متضاد معرفی می‌کند تا هنجارهای اجتماعی را به­چالش کشد.

کلیدواژه‌ها


  • آقاگل­زاده، فردوس (1386). «تحلیل گفتمان انتقادی و ادبیات». ادب پژوهی. ش 1. صص 17-27.

  • آقاگل­زاده، فردوس و دیگران (1392). «مطالعۀ تطبیقی شیوۀ بازنمایی کنشگران ایرانی و غربی در پروندۀ هسته‌ای ایران در رسانه‌های بین‌المللی (الگوی 2008 ون لیوون)». جستارهای زبانی. ش 1. صص 1-19.

  • بهمن­بیگی، محمد (1386). به اجاقت قسم (خاطرات آموزشی). شیراز: نوید شیراز.

  • بهمن­بیگی، محمد (1388). بخارای من، ایل من. شیراز: نوید شیراز.

  • پوشنه، آتنا و مرتضی بابک معین (1392). «تحلیل گفتمان انتقادی در اثری از ابراهیم گلستان با استفاده از مؤلفه‌های معنایی- شناختی گفتمان­مدار با توجه به بازنمایی کنشگران اجتماعی». جستارهای زبانی. ش 14. صص 1-26.

  • ·      حق­پرست، لیلا (1391). «شیوه­های تصویرسازی کنشگران اجتماعی در داستان بهمن از شاهنامه و بهمن­نامه (بر اساس مؤلفه­های جامعه­شناختی- معنایی در تحلیل گفتمان)». جستارهای زبانی. ش 10. صص 45-62.

  • لطفی‌­پور ساعدی، کاظم (1371). «درآمدی به سخن‌کاوی». زبانشناسی. ش 1. صص 9-40.

  • یار­محمدی، لطف­‌الله (1383). گفتمان‌­شناسی رایج و انتقادی. تهران: هرمس.

    • Aghagolzadeh, F. (2007). “Critical discourse analysis and literature”. Adab Pazhuhi, (4). Pp. 17-27. [In Persian].

    • Aghagolzadeh, F.; R. Keirabadi & A. Golfam (2013), “The comparative study of linguistic representation of Iranian and western actors of Iran's nuclear program in International Media (Van Leeuwen's Model 2008)”. Language Related Research. (1). Pp. 1-19. [In Persian].

    • Bahmanbeigi, M. (2007). Be Ojaghet Ghasam. Shiraz: Navid Shiraz [In Persian].

    • Bahmanbeigi, M. (2009). Bokharaye Man, Eile Man. Shiraz: Navid Shiraz [In Persian].

    • Caldas-Coulthard, C. R. & M. Coulthard (1996), Text and Practices: Readingsin Critical Discourse Analysis. London: Routledge.

    • Fairclough, N. (1989). Language and Power. London: Longman.

    • Haghparast, L. (2012). “The representation of social actors in the story of Bahman from Shahnameh and Bahmannameh (Based on semiotic features in critical discourse analysis). Language Related Research. (10). Pp. 45-62. [In Persian].

    • Hodge, R. & G. Kress (1996). Language and Ideology. London: Routledge.

    • Kabgani, S. (2013). “The representation of muslim women in non-islamic media: a critical discourse analysis study on Guardian". International Journalof Women’s Research. Vol.II. No. 1. Pp. 57 – 78.

    • Karimaghaei, Z. & M. Bagherzadeh Kasmani (2013), “The representation of social actors in Top Notch 2a and 2b”. Asian Journal of Social Sciences &Humanities. Vol. II. No. 1. Pp. 27-38.

    • Lotfipour Saedi, K. (1992). Discourse Analysis, Iranian Journal of Linguistics, (1). Pp. 9-40. [In Persian].

    • Poushaneh, A & M. Babak Moein (2013). “The Representation of social actors through semiotic features in One Story by Ebrahim Golestan: A CDA Study”. Language Related Research. (14). Pp. 1-26. [In Persian].

    • Sahragard, R. & G. Davatgarzadeh (2010), “The representation of social actors in interchange third edition series: A critical discourse analysis”. The Journalof Teaching Language Skills (JTLS). Vol. II. No. 1. Pp. 67-89.

    • Van Dijk, T. A. (1996). “Discourse, power and accents”. In coldas- coulthard, CR & M. Coulthard. (Eds). Text and Practices: Readings in CDA. London: Routledge.

    • Van Leeuwen, T. (2008). Discourse and Practice, New Tools for CriticalDiscourse Analysis. New York: Oxford University Press.

    • Yarmohammadi, L. (2004). Current and Critical Discourse Studies. Tehran: Hermes [In Persian].